١٤٠٤/٠٨/١٧ ١:٢٣ ب ظ
کد خبر : ١٠٤١٠٨
رئیس هیات مدیره مرکز پیشرفت و توسعه زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی،
در تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمی " کم‌کاری" کردیم
دو مسئله اصلی که بر توسعه زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی محدودیت ایجاد می‌کند، یکی منابع مالی و دیگری دانش فنی است
تکمیل زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی موضوعی است که در دو دهه در کشور به آن پرداخته شده است و اهمیت به توسعه صنایع پایین دستی بارها مورد تاکید مسئولان و تصمیم سازان صنعت پتروشیمی قرار گرفته است. گفتگوی پیش رو ماهنامه دنیای انرژی با  مهندس محمد طاهر آهنگری رئیس هیات مدیره مرکز پیشرفت و توسعه زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی انجام داده است که به موضوعاتی از قبیل سیاستگذاری و برنامه ریزی در صنایع تکمیلی صنعت پتروشیمی و چالش‌ها و راهکارهای موجود و پیشنهادات پرداخته است.
 
 مریم میخانک بابایی
 
در ابتدا در مورد اهمیت موضوع زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی توضیح دهید و تصویری از عملکرد توسعه زنجیره ارزش در کشور ارائه دهید.
در تعریف بهره‌وری باید ارزیابی کنیم که ستانده به نهاده چیست. ما به عنوان اولین کشور دارنده مجموع منابع نفت و گاز در دنیا  تنها به دلایلی، انرژی را بیشتر، صرف سوخت می‌کنیم و از بین می‌بریم. ارزش افزوده‌ای که باید از آن ایجاد شود تا تولید ثروت کند متاسفانه به دلایل مختلف که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنم، توجه نکردیم و به شرایطی دچار هستیم که عملا محصولاتی که تولید می‌کنیم علی رغمی که بیش از 60 سال است صنعت پتروشیمی در ایران فعال است اما متوسط صادرات محصولات ما  در هر تن حداکثر حدود 450 دلار درآمد دارد درحالیکه این عدد در کشورهای پیشرفته به بالای 5 هزار دلار در هر تن می‌رسد و برخی از کشورهایی که حتی وارد کننده مواد اولیه پتروشیمی هستند بالای 1000 تا 1200 دلار در هر تن درآمد کسب می‌کنند و این نشان می‌دهد که ما در تکمیل زنجیره ارزش خیلی کم کاری کردیم.
اما در حوزه سیاستگذاری وبرنامه ریزی‌ها کم نذاشتیم. از برنامه ریزی‌های پنجساله تا بودجه بندی‌های سالانه و یا ماموریت و چشم انداز هلدینگ‌ها و شرکت‌ها، برنامه‌های کوتاه مدت و بلندمدت ترسیم کردیم اما چرا نتوانستیم موفق عمل کنیم؟
نتیجه نشان می‌دهد که در سیاستگذاری‌ها موفق نبودیم. ما از سال‌ها پیش چالش تخصیص قیمت خوراک برای شرکت‌هایی که در تکمیل زنجیره سرمایه گذاری می‌کنند را داریم و عملا دیدیم که انگیزه زیادی ایجاد نکرده است و سال‌های متمادی عمده محصولاتمان در نهایت تولید محصولات پایه بوده است. یعنی بلافاصله بعد از گاز و سنتز آن به سراغ محصولات پایه رفتیم و چون بازار صادراتی این محصولات را هم داشتیم و برای شرکت‌ها تولیدشان ساده تر بود و حتی می‌توانستند برای یک محصول بهتر بازاریابی کنند تا 10 محصول؛ نتیجه این شد که ما مدت‌های زیادی در همان حجم محصولات پایه باقی ماندیم و چون ادامه زنجیره هم نیاز به دانش فنی و هم نیاز به سرمایه گذاری بالاتری دارد اما، ما به دلیل تحریم ها(عدم دسترسی به دانش فنی روز) و کمبود منابع، حرکت به سمت تکمیل زنجیره را به کندی پیش بردیم.
یعنی محصولاتی که در زنجیره باید خلق شود مثلا در حوزه متانول و محصولات دیگر در پایین دست آن اعم از پلیمر‌ها و غیره می‌گویید که روی اینها طبقه بندی گسترده تری صورت نگرفته است؟
کاملا درسته. در حوزه متانول که محصولی پایه است ما تعداد مجوزهای زیادی برای تولید آن صادر کردیم و تعدادی نیز احداث شده و یا در حال ساخت هستند اما اینها همه محصول تولیدی‌شان را صادر می‌کنند و تقریبا 90 درصد متانول تولیدی کشور صادر می‌شود و عمده صادرات ما هم به چین است.
شاید در داخل نیاز به تکمیل زنجیره احساس نمی‌شود و یا انگیزه‌ای وجود ندارد و یا سرمایه گذاری و اشتیاقی برای ورود به تولید محصول پایین دست وجود ندارد؟
همین طور است. ساختار صنعت پتروشمی ما مشکل پیدا کرده است. ما در دولت‌های نهم و دهم یک واگذاری‌های غیراصولی انجام دادیم و باعث شد در صنعت پتروشیمی این زنجیره منقطع شود و سرمایه گذاری یکپارچه دیده نشود. مثلا یک واحد پتروشیمی را به هر دلیلی به صندوقی واگذار کردیم و آن واحد به هر دلیلی به دنبال سودآوری صندوق برآمد درحالیکه وقتی یک سرِزنجیره را کامل در یک سبد ببینیم این گونه است که زنجیره تکمیل می‌شود. گاهی ممکن است محصول در داخل زنجیره مصرف شود و تبدیل به محصول دیگری شود و یا به واحد دیگری برای تولید محصول دیگری واگذار شود. این مجموعه سبد محصولات مهم است. قبلا شرکت ملی صنایع پتروشیمی ذیل وزرات نفت این یکپارچگی را ایجاد می‌کرد. و شرکت‌ها در قالب پتروشیمی تعریف می‌شدند. یعنی خود واحدهای پتروشیمی هم واحدهای یوتیلیتی ایجاد می‌کردند و یا خودشان کالا را می‌فروختند و کالا برند پتروشیمی شناخته‌ای به نام NPC  را یدک می‌کشید و محصولات از یک طریق فروخته می‌شدند ولی وقتی واگذاری اتفاق افتاد و جزیره جزیره شد این موضوع باعث از دست رفتن یکپارچگی شد و عملا به جای اینکه باعث ایجاد رقابت مثبت شود بعضا رقابت منفی ایجاد کرد. شرکت‌ها مجبور شدند برای حفظ منافع سهامداران با هم رقابت منفی کنند که این اشتباه است. پس واگذاری غیراصولی باعث و بانی اساسی این اتفاق بوده است و اجازه نداد تا ما هلدینگ‌های یکپارچه‌ای داشته باشیم. اگر 5 هلدینگ بزرگ در مجموعه پدید می‌آمد و اینها در فضای رقابت محصولات متعدد و سبدی از محصولات ایجاد می‌کردند و نهایتا به تکمیل زنجیره ارزش پیش می‌رفتیم.
ماهیت این واگذاری‌ها خصوصی سازی بود. موضوعی که در قانون اساسی به آن تاکید شده است. شرکت ملی صنایع پتروشیمی یک نهاد دولتی است و اگر امور در اختیار این شرکت باقی می‌ماند که مغایر با ساختار خصوصی سازی بود. منظور شما این است که به جای احداث شرکت‌های پتروشیمی هلدینگ‌ها تشکیل می‌شدند؟
باید به جای اینکه شرکت‌ها را واگذار می‌کردند شرکت ملی صنایع پتروشیمی 20 درصد از سهام این شرکت‌ها را در اختیار می‌داشت و این نمایندگی تاثیر بسزایی در هدف واگذاری‌ها می‌داشت. درست این بود که در راس شرکت ملی صنایع پتروشیمی می‌بود و شرکت‌ها و هلدینگ‌ها که بوجود می‌آمدند شرکت ملی صنایع پتروشیمی سهامدار می‌شد و خصوصی سازی به صورت بلوکی واگذار می‌شد. مثلا صندوق‌ها به صورت بلوکی سهام را می‌خریدند و  ساختار کل مجموعه به شکل ترکیبی از سهامدار تغییر می‌کرد. شرکت ملی صنایع پتروشیمی مدیریت متمرکز و پیگیری سیاستگذاری‌ها را در اختیار می‌گرفت و اینگونه واگذاری جزیره‌ای اتفاق نمی‌افتاد.
یکی از موضوعاتی که برای تکمیل زنجیره ارزش نیاز داریم تامین خوراک است که باید دست سرمایه گذار برسد و این خوراک به دلیل واسطه زیاد از بورس مواد اولیه را در دسترس تولید کننده در صنایع تکمیلی به راحتی نمی‌رسد و می‌توان این را هم یکی از دلایل عمده توسعه صنایع پایین دستی دانست؟
بیشتر این موارد قبلا چالش برانگیز بود اما الان با ایجاد سیستم اعتباری یک مقدار عرضه و در دسترس بودن مواد اولیه در اختیار متقاضی راحت تر شده است. قبلا خرید نقدی بود و برای مجموعه کارگاهی متوسط عملا با معضل تامین نقدینگی مواجه بود و کار را بسیار دشوار می‌کرد. خریدار مجبور بود به هر قیمت که می‌گفتند کالا را می‌بایست نقد بخرد و اگر منابع مالی نبود کار پیش نمی‌رفت اما الان یک مقدار نسبت به قبل بهتر شده است و حداقل می‌توان امیدوار بود اگر سرمایه گذار انگیزه و رغبتی داشته باشد مواد اولیه را با مشکلات کمتری تهیه کند.
موضوع تامین گاز پتروشیمی‌ها در زمستان مطرح است. مدیرعامل شرکت ملی گاز از ناترازی 400 میلیون مترمکعب گاز خبر می‌دهد و مدیرعامل شرمت ملی صنایع پتروشیمی هم گاز پتروشیمی‌ها را گران تز از دیگر حوزه‌ها عنوان می‌کند. در این مورد توضیح دهید که چه تبعاتی کمبود گاز برای آینده صنعت پتروشیمی دارد؟
اشتباه بزرگی که در حال انجامش هستیم این است که به سوخت مصرفی گرمایش منازل و واحدهای تجاری یارانه وحشتناکی می‌دهیم و از آن طرف به صنایعی که ارزش افزوده دارند و پایداری برای اقتصاد دارند و یا ارزآورند، گاز را با قیمت بالاتری ارائه می‌دهیم. حتی نرخ گاز تحویلی به آن‌ها، از کشورهای همسایه هم بالاتر است. کل مصرف صنایع پتروشیمی از گاز 8 درصد از گاز تولیدی کشور است که این میزان شامل سوخت و خوراک است. 92 درصد در جای دیگری مصرف می‌شود. یعنی اگر 10 درصد صرفه جویی در بخش پایین دست تجاری ایجاد کنیم به طور خودکار نیاز گازی صنعت پتروشیمی تامین می‌شود. به دلیل همان یارانه‌های نادرستی که سال‌ها در اقتصاد نهادینه شده و به نوعی حذف آن هم برای قانونگذار و سیاستگذار سخت شده است بخش عمده ایی از گاز کشور در آن بخش مصرف می‌شود و تلاشی هم برای اینکه بتوان راهکارهای مهندسی و غیرقیمتی که بتواند صرفه جویی ایجاد کند هم وجود ندارد و همواره به صنعت پتروشیمی فشار می‌آید.
نرخ گاز پتروشیمی‌ها گاهی باعث می‌شود که تولید مقرون به صرفه نباشد؛ به ویژه برای محصولات پایه. به این دلیل که وقتی قیمت گاز افزایش می یابد، حاشیه سود شرکت‌ها و واحدهای تولیدی کم می‌شود. درحال حاضر حاشیه سود مثلا برای متانول سازها بسیار پایین است و آن ها مجبورند متانول را صادر کنند و به این دلیل، متانول را وارد زنجیره نکرده اند و زنجیره ناقص مانده است. حتی بعضا مجبوراند با تخفیف، صادرات انجام ‌دهند. از سوی دیگر وقتی قیمت مواد اولیه افزایش می‌یابد کار برای تولیدکننده سخت می‌شود.
در حال حاضر صنایعی که در زنجیره ارزش پایین دست هستند دچار چه مشکلات و چالش‌هایی هستند؟
دو مسئله اصلی که بر توسعه زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی محدودیت ایجاد می‌کند، یکی منابع مالی و دیگری دانش فنی است. هر چه به سمت ادامه زنجیره حرکت می‌کنیم دانش فنی در دسترس، کمتر می‌شود و باید از کشورهای خاص دریافت کنیم؛ و به دلیل تحریم‌ها کار بسیار سخت است که بشود این دانش را تخصیص داد و باید به سراغ کشورهای آسیایی رفت؛ و دوم اینکه برای تکمیل زنجیره اگر قرار باشد هر تن محصولی را هزار دلار یا دو هزار دلار بفروشیم از این سمت هزینه سرمایه گذاری برای رسیدن به آن محصول نسبتا بالاتر است اگر برای این محصول پایه A  ریال در هر تن هزینه کنیم از آن طرف محصولات برای تکمیل زنجیره، دو یا بعضا 5 برابر نیاز به سرمایه گذاری بیشتری دارد در نتیجه به هر قیمتی محصول در زنجیره قرار می‌گیرد حتی بالاتر از قیمت پایه محصول نهایی تولید می‌شود. این است که هزینه‌های تصاعدی کار را برای تکمیل زنجیره مشکل می‌کند و توسعه نمی‌یابد و همان محصولات پایه به فروش می‌رسد.
در مورد انتقال فناوری برای توسعه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی بیشتر توضیح دهید که چگونه این دانش باید انتقال یابد؟
دسترسی به دانش دست اول، در اختیار  غربی هاست و محدودیت ارتباط وجود دارد و نکته دیگر اینکه باید دانش فنی عملیاتی شده باشد. الان رفرنس‌های معتبری در اختیار نداریم تا سرمایه گذار بتواند به سراغ آن‌ها رفته و نتایج مختص به آن دانش فنی را از نزدیک ببیند. چون دانش باید یک بار عملیاتی شده باشد و سرمایه گذار باید بتواند نتایج را ببیند.
انگیزه سرمایه گذاری در پایین دست پتروشیمی چگونه است؟ ممکن است بحران‌های اقتصادی و مشکلات سیاسی که در داخل است عاملی برای تعلل سرمایه گذار بوده باشد؟
دلیل عمده همان عدم امنیت اقتصادی است. این در همه صنایع کشور در سطح فراگیر وجود دارد. این عدم اطمینان باعث می‌شود کار به سختی پیش برود. از آن طرف حجم سرمایه گذاری مورد نیاز بسیار بالا است وبرای احداث مگا پلنت‌ها کار با چالش همراه است. صحبت برای مگاپلنت ها بالای میلیارد دلار است که تامین این منابع عملا با توجه به محدودیت‌ها خیلی سخت است.
به صورت مصداقی به محصولی اشاره کنید که می‌تواند به سرعت در تکمیل زنجیره ارزش وارد شود و توسعه یابد.
اکر خاطرتان باشد سال‌ها بود در حوزه تبدیل متانول به پروپیلن والفین‌ها توسعه و سرمایه گذاری مطرح بود. هر بار که درخواستش مطرح می‌شد مجموعه‌ها اقدام می‌کردند و سرمایه گذاری را شروع می‌کردند. شرایطی را فراهم  می‌کردند و طرح توسعه ایجاد می‌کردند. اما از وقتی صحبت از رقمی مانند 1.5 میلیارد  دلار سرمایه گذاری شد در همان مرحله کار متوقف شد. در حال حاضر بسیاری از طرح‌های مختلف از سال‌ها پیش در طرح‌های اولیه باقی مانده است. در مگاپروژه متوقف شده و عمده ان‌ها به عدم تامین مالی برمی گردد.   
چه پیشنهادی در زمینه تکمیل و توسعه زنجیره ارزش در کوتاه مدت دارید؟
در ابتدا برای تنوع تولید باید به سمت جایگزینی واردات حرکت کنیم. درحال حاضر محصولاتی تولید می‌شوند که خیلی نیاز بازار داخل کشور نیستند اما ارزش افزوده بالایی دارند. خیلی از سرمایه گذاران خرد و خصوصی به ما مراجعه می‌کنند و معمولا مشتاق سرمایه گذاری در تولید محصولاتی هستند که در داخل تولید نمی‌شوند و از کشورهای دیگر وارد می‌شوند. این شرکت‌ها علاقمند به سرمایه گذاری در آن‌ها هستند که می‌شود در این موضوع بیشتر متمرکز شد. چون هلدینگ‌های سرمایه گذاری بیشتر راغب به سرمایه گذاری در مگاپروژه‌ها و پروژه‌های چندصد میلیون دلاری است درحالیکه ممکن است پروژه‌های خرد با سرمایه‌های اندک پیش برود.البته باید ابتدا در ایجاد این حلقه‌ها کار شود و جایگزینی واردات اتفاق بیفتد. از سویی دیگر چون منابع ما محدود است و با سرمایه‌های کوچک می‌شود کارهای مفیدی را پیش برد و حلقه‌های زنجیره را توسعه داد، این پیشنهاد خوبی است اگر جایگزینی واردات صورت گیرد، هم با تحریم‌ها مقابله می‌شود و هم محصولات در دسترس دیگر صنایع و مصرف کننده قرار می‌گیرد. پیشنهاد می‌شود از جایگزینی واردات شروع شود. نکته مثبتی هم که این سرمایه گذاری دارد این است که محصولات با حجم کم و ارزش افزوده بالایی تولید می‌شود و حتی صادرات آن‌ها چون حجم کمی دارد به راحتی صورت می‌گیرد. سرمایه گذار می‌تواند به سرعت بازار خود را پیدا کند و موانع تحریمی و تولید این محصولات خود دلیل واضحی است که ترغیب به سرمایه گذاری در آن وجود دارد.
 
 
برچسب ها
چاپ خبر چاپ خبر
ارسال به دیگران ارسال به دیگران
نظرات
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
نظر :