مریم بابایی- از مدت ها قبل که اصطلاح "بورس" در صنعت نفت، بر سر زبانها افتاد یک تغییر نگرشی در این صنعت پدید آمد که می تواند به بازار دیگری به غیر از بازارهای قبلی توجه کند. البته تحریم ها و کاهش صادرات نفت ایران هم بی علت نبود. صنعت نفت در برخورد با محدودیت تحریم ها و بسته شدن راه های صدور نفت به این نتیجه رسید که بورس هم می تواند عامل فروش نفت محسوب شود
. البته برخی از کارشناسان معتقدند، ورود صنعت نفت به بورس انرژی با چنان ظرافتی صورت گرفت که در صورت باز شدن راه های صدور نفت، همان شیوه های قبلی را از سر خواهد گرفت، با این تفاوت که بورس نفت با این میزان عرضه نیز درهمان اشل کوچک و محدود باقی خواهد ماند. بورس انرژی به دلیل نداشتن معاملات در حجم بالا، تاکنون نتوانسته است رشد قابل توجهی پیدا کند وهمه امیدواری این رکن بازار سرمایه این است که روز به روز بر حجم عرضه ها افزوده شود و به تبع آن مشتریان خود را بیابد تا بتواند دوام خود را برای آینده تثبیت کند.
بورس انرژی از زمان تاسیس خود یعنی دهه 1390 به بعد زمینه حضور عرضه نفت را روزشماری می کرد، زیرا می دانست فعالیت واقعی بورس انرژی، مستلزم عرضه نفت و افزایش فرآورده دررینگ معاملاتی آن است. البته عدم عرضه نفت و فراورده های اصلی در بورس انرژی به دلیل نبود زیرساخت و فقدان تجربه فروش بود. این تعبیر نبود زیرساخت در بورس انرژی، بارها و بارها از زبان مدیران صنعت نفت گوشزد می شد، به طوری که آخرین بار، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت در نمایشگاه بین المللی نفت سال 97، به صراحت عنوان کرد "زیرساخت عرضه نفت در بورس انرژی فراهم نیست و فعلا امکان این عرضه در بورس انرژی تحقق نخواهد یافت".
از سوی دیگر در بازار سرمایه ایران، زمزمه عدم رونق بورس انرژی شنیده می شد، به طوری که از سال های 91 به بعد در بدنه سیاستگذاری بورس نیز تفکرادغام بورس ها شکل گرفت به گونه ای که "بورس انرژی" و "بورس کالا" به دلیل ماهیت کالایی، در هم ادغام شوند. حتی این موضوع در شورای عالی بورس و بدنه کارشناسی قوت گرفت تا اینکه با تاکید هیات دولت، موضوع عرضه نفت در بورس انرژی مطرح شد و بحث ادغام بورس ها در بدنه سیاست گذاری بورس ایران به فراموشی سپرده شد.
افزایش حجم معاملات دلیلی بر رونق بورس انرژی است؟
با عرضه و فروش نفت و بنزین در بورس انرژی به عنوان دو کالای اصلی، این نگرش صنعت نفت تغییر کرد که بازار صادراتی این نوع محصولات نیز می تواند به طرق دیگری هم در آینده دنبال شود. اما از سوی دیگر اظهارنظرهای متفاوتی نیز از سوی کارشناسان و مدیران دو حوزه بورس و نفت برای عرضه محصولات اصلی در بورس انرژی مطرح شد.
محمد خلیلی کارشناس حوزه انرژی و بازار سرمایه در این زمینه می گوید: این شیوه عرضه کالاهای اساسی در بورس انرژی دوامی نخواهد داشت زیرا تنها تحریم ها دلیلی بر فروش این گونه محصولات در بورس بوده است و به مجرد برداشته شدن تحریم ها وباز شدن فضای بین المللی فروش نفت و فراورده در بورس، کنارگذاشته خواهد شد.
وی می گوید: البته فروش نفت و فراورده های اصلی درشرایط اقتصادی امروز ما که با مشکلات صادرات نفت مواجه ایم جای بسی امیدواری است اما نکته اصلی این است که باید عمیقا بازار بورس انرژی را بپذیریم و قبول کنیم این بازار می تواند مکمل و بستر مناسبی برای اهداف صادراتی صنعت نفت به حساب آید نه اینکه صرفا معتقد باشیم به دلیل تحریم ها ناچار به استفاده از این فضای اقتصادی شده ایم.
برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند این نگاه صنعت نفت به محصولات نفتی یک نگاه پدرخواندگی است و تا زمانی که این نگاه از بالا به پایین وجود داشته باشد نمی توان خیلی به بازارهای غیر دولتی خوش بین بود.
اخیرا یکی از مدیران اسبق نفتی در گفتگو با یکی از رسانه های حوزه نفت به صراحت فروش نفت از این شیوه را نفی کرده و حتی قبلا پیشنهاد داده بود که بورس نفت در بدنه صنعت نفت شکل بگیرد. یعنی انحصار کامل فروش نفت در اختیار یک نهاد دولتی قرار گیرد و حتی چیزی تحت عنوان "بورس" هم با مدیریت و سازوکار دولتی هدایت شود.
انحصار فروش نفت از سالیان سال توسط دستگاه های دولتی مطرح بوده و هست. به طوری که بخش خصوصی اقتصاد ایران از ورود به این گونه معاملات اجتناب می کند. در حالیکه بخش خصوصی تنها سکاندار هدایت هر گونه اقتصادی در دنیاست و در صورت ظهور و بروز می تواند به رشد و توسعه اقتصاد کمک کند اما در حال حاضر بخش خصوصی ایران تمرین فروش نفت را در فصل تجربیات خود نداشته است. همواره توجیه اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به درآمد نفتی این بوده است که دولت خود مستقیما در حوزه مشتری یابی و فروش محصولات اقدام کند. لذا کاملا طبیعی است که طی این سال ها جایی برای حضور بخش خصوصی و قدرتمند شدن این بخش از اقتصاد جایی نداشته باشد.
خلیلی می گوید: اینکه در حال حاضر فروش محصولات از طریق بورس در حال انجام است جای امیدواری است که حداقل این چرخه تولید و فروش حتی در اشل های کم هم به درستی صورت می گیرد. اما نکته اصلی این است که اگر در حال حاضر صادرات این گونه محصولات از طریق بورس صورت می گیرد بگذاریم این روند در حجم بزرگتر تداوم یابد. یعنی با بازشدن راه های بین المللی، راه های عرضه نفت به بورس را نبندیم بلکه این روند را توسعه دهیم و بگذاریم اقتصاد دولتی ما به دلیل همان اهداف بلندمدت کوچک شود و بخش های کوچک اقتصادی برای تحقق توسعه، رشد پیدا کنند.
بورس انرژی ایران با افزایش حجم معاملات و ورود کالاهای اصلی نفت، جان دوباره گرفته است. اینکه آیا این محصولات فروش رفته اند و یا محصولات فروخته شده مانند نفت ، بنزین و میعانات گازی، جهت اهداف صادراتی به دست مصرف کننده واقعی رسیده است یا خیر موضوع و بحث دیگری است؛ اما امروز نگاه صنعت نفت برای فروش محصولات از طریق بورس، خود رویداد تازه ای است. اینکه پرتاب پیکان اقتصاد نفت ایران از کمان بورس انرژی صورت می گیرد نقطه عطفی برای رونق و رشد بازار شفاف اقتصادی است، بازاری که در تمام دنیا از قابلیت برخوردار است و می تواند بازوی قوی در بدنه اقتصاد محسوب شود به شرطی که اجازه تداوم و توسعه آن از سوی نهادهای دولتی داده شود.