قدیم ها که استادمان تاریخ درس می داد دانشآموزان می گفتند تاریخ به چه دردی میخورد، مثلا اینکه فلان جنگ و فلان پادشاه در چه سالی،کجا، چه کرد؟ استاد با خونسردی جواب می داد تاریخ، گاهی میتواند جلو ادعاها را بگیرد و یا می تواند پاسخی بر ادعاهایی باشد که ممکن است حاکمان و حکمرانان را به کوتاهی حافظه بکشاند و تاکید می کرد تاریخ همواره گواه مناسبی در برابر ملت هاست
.
بر این اساس اخیراّ که طرح استیضاح وزیر نفت در مجلس مطرح شد، ما را بر آن ساخت حافظه تاریخی و اسنادی را بازخوانی کنیم تا گواهی باشد در برابر افکار عمومی و در مقابل ادعاها و واقعیات. کسانی در طرح استیضاح بیژن نامدار زنگنه جلوداری می کردند و بر طبل ادعای مخالفت زنگنه با پالایشگاه سازی، بهینه سازی پالایشگاه و صادرات فرآورده به جای خام فروشی می کوبیدند که اثبات می کنیم خود مدعیان دروغین هستند و سندهای موجود گواه دیگری دارند و کوس رسوایی شان از بام ادعایشان خواهد افتاد
.
جلیل سالاری که در حال حاضر کارمندی ساده در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی است و در دولت نهم کمتر از یکسال مدیرعامل شرکت ملی پخش فراورده های نفتی بوده و قبل از پایان دولت برکنار شد، یکی از همان مدعیانی است که به نظر می رسد حالا باید طبق اظهارات و اسناد کارشناسی متخصصان حوزه تولید بنزین در برابر افکار عمومی قرار گیرد و پاسخگوی تصمیمات غلط خود باشد
.
چه شده که این مدعی حوزه تولید بنزین یک شبه موافق پالایشگاه سازی شده است؟ در حالی که پالایشگاه ستاره خلیج فارس در همان سالهای مدیریت ایشان دستخوش تغییرات پی در پی بود، پروژه خاک می خورد و یک نسل را به بازنشستگی بی حاصل در آن نزدیک کرده بود . بارها از زبان کارکنان ستاره خلیج فارس شنیدیم که این طرح سالی چند درصد پیشرفت جزیی داشت
.
در تابستان 96 که همراه سایر همکاران مطبوعاتی ام از تلی از خاک و زباله ها و نخاله های صنعتی در این پالایشگاه نیمه کاره بازدید کردیم، خاطرم آمد درست در همان سالهایی که سالاری در پالایش و پخش پشت میز مدیریت تکیه زده بود، وزارت نفت با نگاهی سیاسی به مدیریت مرحوم کراچیان، مدیرعامل وقت ستاره خلیج فارس، اجرای طرح ستاره را متوقف ساخت و حتی دریغ از پرداخت دیناری پول به پروژه
...
این کاهلی و بی مسئولیتی ها درباره سایر طرح های اولویت دار بهینه سازی و پالایشگاه سازی نیز به چشم می آید
:
حال داستان این طرح ها از چه قرار است؟
در تاریخ 11/7/88 در اتاق شماره 2 جلسات ساختمان قدیم شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران جلسه ای با عنوان «بررسی اولویت پروژه های در دست اقدام» تشکیل می شود که یکی از اعضای محترم آن آقای جلیل سالاری منتقد و مخالف امروز، آن روز به عنوان سرپرست برنامه ریزی تلفیقی حاضر بودند
.
ایشان گزارشی با عنوان «اولویت بندی سرمایه گذاری ها» در رابطه با توسعه و بهینه سازی پالایشگاه ها، احداث مجتمع های بنزین سازی، احداث پالایشگاه های جدید، توسعه شبکه خطوط انتقال نفت خام و فرآورده و احداث مخازن ذخیره سازی ارائه کرده که بررسی اجمالی آن بیانگر فاصله زمین تا آسمان حقیقت آن روز با ادعای تلخ امروز است
.
چگونه شد که مخالفان اجرای چنین طرح هایی با از اولویت خارج کردن آن پروژه ها امروز بلندگویی در دست گرفته و بر طبل مخالفت زنگنه با پالایشگاه سازی می کوبند؟ کدام عقل سلیم می تواند چنین فاصله ای را بپذیرد و قبول کند سالاری موافق پالایشگاه سازی و تولید فراورده بوده و دست اندرکاران امور امروز مخالف؛ در حالی که تنها ظرفیت تولید بنزین از حدود 52 میلیون لیتر در انتهای سال 91 به بیش از 110 میلیون لیتر امروز رسیده است و طرحهای بهینه سازی پالایشگاه ها نیز در دو سال اخیر یکی پس از دیگری به بهره برداری رسیده اند که در ادامه به آن هم خواهیم پرداخت
.
اما از همان نشست صورت جلسه ای تنظیم شده که شگفتی دارد. آقای سالاری به عنوان سرپرست برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش، صورتجلسه مخالفت با اجرای پروژه های بهینه سازی و بهبود کیفیت پالایشگاههای "تبریز و اصفهان" را امضا کرده است
.
خوشبختانه درباره پالایشگاه تبریز پس از اتمام دوره مسئولیت وی و در دوره جدید وزارت زنگنه طرح را به اتمام رساندند که شاهد افتتاح رسمی آن در تابستان امسال بودیم و بهره کیفیت فراورده های ارتقا یافته آن را مردم شمال غرب کشور می برند
.
و اما ماجرای تاریخی پالایشگاه اصفهان
طرح اولویت دار دیگری که در دوره آقای منتقد مخالف به محاق رفت اجرای طرح توسعه و بهینه سازی پالایشگاه اصفهان بود که در همان نشست مذکور مطرح ، اما طی گزارش برنامه ریزی تلفیقی وقت از اولویت خارج شد. ضررهای جبران ناپذیری که اکنون باید به سختی حل و فصل شود
.
اینجا باید خاطر نشان کنم دو پروژه بهینه سازی پالایشگاه تبریز و اصفهان در حالی در دوره مسئولیت ایشان به محاق رفت که کارشناسان و متخصصان هردو پالایشگاه و شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت بر ضرورت اجرای آنها نظر تاکیدی داشته اند که عینا در صورتجلسه نشست مذکور قید شده است
.
حالا مردم خواهند دید که طرح پالایشگاه اصفهان به حول و قوه الهی اوایل سال آینده به بار خواهد نشست؛ این طرح که در دو سال اخیر پیگیری های جدی درباره تامین منابع مالی و حتی مدیریت منابع «آب» مورد نیاز پالایشگاه، به همراه داشته، هم اکنون به روزهای پایانی خود نزدیک می شود
.
این تمام ماجرای آن جلسه خاص نیست و تمام داستان به اینجا ختم نمی شود، بلکه 27 پروژه در زمینههای احداث پالایشگاههای جدید، طرح های توسعه ای، طرح های بنزین سازی، احداث پالایشگاههای خارج از کشور، احداث خطوط لوله و انتقال فراورده، احداث مخازن ذخیره و برنامه حفظ ظرفیت و پایداری پالایشگاههای جدیدالاحداث، جملگی متوقف شده و از اولویت اقدام و سرمایه گذاری خارج می شوند
.
آقای سالاری ! لطفا پاسخ دهید چه کسی مخالف توسعه بهینه سازی و اجرای طرحهای پالایشی بوده است. آنهم در شرایطی که راحت می توانستید از درآمدها و دلارهای نفت 100 دلاری هزینه اجرای این طرحها را پرداخت کنید! چه کسی امروز باید در برابر مردم پاسخگو باشد. لطفا فرافکنی نکیند
!
سرپرست محترم برنامه ریزی تلفیقی وقت شرکت ملی پالایش و پخش
!
شما مصو به هایی را امضا کرده اید که اجرای سایر طرح های احداث پالایشگاه های جدید را برای تعیین تکلیف به هیئت مدیره شرکت های مذکور واگذار کرده و مسئولیت آن را از پالایش و پخش به عنوان نهاد بالادست و حاکمیتی پالایشگاه ها ساقط کرده اید! حالا چگونه شما موافق پالایشگاه سازی بوده اید و زنگنه مخالف
!
در پروژه اصفهان نکته تاسف بار این است که زنجیره طرح های توسعه ای متصل بهم، یک به یک با مخالفت جنابعالی از هم گسسته شد؛ به عنوان مثال زمانی که این طرح از مدار اولویت خارج شد، به تبع آن« طرح اسکله و تاسسیات ذخیره و انتقال گاز مایع و گوگرد بندر ماهشهر» نیز متوقف شد و همچنین طرح اسکله و بارگیری مرتبط با گوگرد جهت انتقال گوگرد تولیدی پالایشگاه اراک و تاسیسات مربوط به ذخیره و انتقال گاز مایع هم به حالت تعلیق درآمد
.
مردم باید بدانند که اسناد آن روز را چه کسانی با بی مسئولیتی تمام امضا کرده اند که حالا مدعی دروغین و مدافعان توسعه طرح های صنعت پالایش و پخش هستند. صنعتی که اگر توسعه اش آن روز اتفاق می افتاد یقیناّ در جنگ اقتصادی و تحریم ناجوانمردانه امروزش بهتر می توانست در این جدال نابرابر میدان داری کند. کما اینکه حالا هم در شرایط دشوار با تمام پیچیدگی ها، همین صنعت توانسته درآمد ارزی کشور را تامین کند. خدا را شاکریم که اجرای بسیاری از طرحهای دو سه سال اخیر می تواند نان شب مدعیان، مخالفان، منتقدان بی انصاف و با انصاف را تامین کند
.
و اما چه کسی به جای اجرای پروژه های مهم صنعت پالایش ، منابع کشور را هدر داد؟
امروز اگر با کمبود مخازن صادراتی مواجهیم و توان انتقال و ذخیره سازی نداریم به برکت تصمیمات خردمندانهای! است که منتقد بی انصاف امروز دولت و وزارت نفت در همان مهرماه 88 گرفتند. پروژه های مربوط به احداث مخازن ذخیره فرآورده با ظرفیت 3255 میلیون لیتر در 10 شهر با پیشنهاد مدیریت و برنامه ریزی وقت پالایش و پخش مورد تایید قرار گرفت که بنظر می رسد حاصلی جز اتلاف بیت المال نداشته باشد
.
10 شهری در اولویت قرار گرفت که برای احداث این مخازن محلی از اعراب ندارند، میزان مصرف و ذخیره سازی، متناسب با هم نبوده در حالی که شهرهای مرزی و ساحلی برای توسعه صادرات مانند ماهشهر به این مخازن نیاز داشتند
.
قصه آخر
طرح پالایشگاه سازی در خارج از کشور در شرایط بدون تحریم آن روز می توانست به عنوان ابزاری سیاسی و اقتصادی و وابسته سازی به نفت خام ایران، مورد توجه قرار گیرد، اما تفاهم نامه های احداث پالایشگاه در اندونزی ، سوریه و مالزی نیز مانند دیگر طرح های اولویت دار به خواب زمستانی رفت و لحافی سنگین بر آن کشیده شد، که این نکته هم قابل توجه است و درباره تاثیرات اقتصادی طرح های 27 گانه توسعه صنعت پالایش کشورکه بایکوت شدند، در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت که چه تاثیری بر نرخ ارز، میزان بیکاری و تورم عمومی امروز کشور داشته اند
.
حالا افکار عمومی منتظرند با بازخوانی تاریخ، به هیاهوهای بی اساسی پاسخ داده شود، ممکن است حافظه مدعیان کوتاه باشد اما حافظه تاریخ زنده است
./ نفت امروز