١٤٠٠/٠٤/١٦ ٨:٠٤ ق ظ
کد خبر : ٧٢٦١٨
در گفتگو "سهام انرژی "با نماینده شرکت ملی نفت ایران در بورس مطرح شد،
تحریم ها فصل جدیدی درعرضه فراورده نفتی به بورس باز کرد
آمار فروش 32 میلیون تنی فراورده نفتی در بورس انرژی، سیگنالی به ساختار دولتی بود که فروش و عرضه محصولات نفت و فراورده آن هم می تواند از دایره انحصار فروش خارج شود؛ می تواند شرایط جدیدی را خلق کند و به سمت درآمد پایدار سوق داده شود.
گفتگو: مریم میخانک بابایی
آمار فروش 32 میلیون تنی فراورده نفتی در بورس انرژی، سیگنالی به ساختار دولتی بود که فروش و عرضه محصولات نفت و فراورده آن هم می تواند از دایره انحصار فروش خارج شود؛ می تواند شرایط جدیدی را خلق کند و به سمت درآمد پایدار سوق داده شود.
از جهتی دیگر این آمار فروش و کسب درآمد میلیارد دلاری آن هم در شرایط تحریم نشان داد که می توان از بازارهای موازی و غیرسنتی هم برای درآمد بهره برد؛ البته به شرطی که با نرم شدن و از بین رفتن تحریم ها فعالیت این بازار متوقف نشود و حتی برعکس به فعالان بازار نیز افزوده شود.
بهانه تحریم ها و عرضه و فروش فراورده های نفتی در بورس دلیل  گفتگوی ما با امیرحسین تبیانیان نماینده شرکت ملی نفت ایران در بورس انرژی بود. اینکه در وضع موجود روند فروش با چه رویه ای پیش می رود و ارزش فروش هریک از محصولات چگونه بوده است؟ دلایل عدم موفقیت عرضه نفت خام در بورس چه بود؟ و نهاد رگولاتوری به عنوان متولی و صدای بخش خصوصی تا چه حد می تواند در مشارکت بیشتر فعالان اقتصادی موثر باشد ...  و پرسش های دیگری که در ادامه این مقدمه از نظرتان می گذرد. 
 
معمولا این سال ها، بیشترین سوال تکراری که از شما به عنوان نماینده شرکت ملی نفت ایران در بورس، پرسیده می شود این است که بالاخره عرضه نفت خام در بورس به کجا رسید؟ آیا ساختاری پیچیده آن دلیلی بر عدم موفقیتش در بورس داشته و دارد؟
معاملات نفت خام به دلیل محصول اصلی از پیچیدگی خاصی برخوردار است و اساسا متقاضیان محدودتری هم دارد و همانطور که پیش بینی می کردیم و انتظار هم داشتیم فروش نفت خام در بورس انرژی ایران به سختی پیش برود. البته این سختی عرضه نفت خام در بورس مختص بورس ایران نیست این سازوکار پیچیده در همه بورس های دنیا نیز وجود دارد. در بورس دوبی و دیگر بورس های دنیا بیشتر معاملات کاغذی نفت خام مرسوم است و میزان فروش فیزیکی نفت خام در بورس کمتر از دیگر محصولات است. در ایران نیز همین طور است تعداد متقاضیان توانمند کمتر است و لذا ابزارهای بورس برای انجام معاملات فیزیکی نفت خام ابزار پیچیده ای محسوب می شود.
منظور شما از این پیچیدگی چیست؟
معمولا فروش از طریق بورس نیازمند یک سری معاملات استاندارد است و با توجه به شرایط موجود و استاندارد فروش دربورس کار سختی برای فروش نفت خام محسوب می شود. البته فروش زمینی نفت خام از طریق بورس همچنان در دستور کار است اما به دلیل متقاضیان محدودی که دارد ما سعی کردیم روی محصول دیگری که مشابه نفت خام است و آن میعانات گازی است متمرکز شویم زیرا این محصول متقاضیان بیشتری نسبت به نفت خام دارد.
این تمرکز در عرضه میعانات گازی دقیقا از چه زمانی شکل گرفت؟ و میزان فروش این محصول چگونه بوده است؟
از بهمن 1398 فروش زمینی میعانات گازی را شروع کردیم و این روزها کاملا شرایط فروش آن در بورس شکل گرفته است و متقاضیان آن نیز بیشتر می شود به طوری که در دی ماه 99 رکورد فروش از2 هزار تن در ماه به 15 هزار تن در ماه رسید. همچنین در منطقه نیز تقاضای خوبی برای میعانات گازی ایران از طریق بورس شکل گرفته است و این تقاضا و رقابت به 40 هزار تن هم رسیده است؛ این تقاضا باعث شد در تابلو معاملات قیمت های پایه ما افزایش قیمت را ثبت کند. بنابراین در میعانات گازی توانستیم موفقیت هایی را در فروش به دست آوریم که به دنبال تقویت آن هم هستیم و در این زمینه با همکاری شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی زیرساختی را درعسلویه راه اندازی کردیم و حتی برای تقویت بیشتر سعی کردیم تحویل محصول از طریق حمل و نقل ریلی را نیز فراهم کنیم. روی کشورهای مقصد کار می کنیم تا بتوانیم با حجم معاملات بالاتری این محصول را عرضه کنیم.
فرمودید میعانات گازی همانند نفت خام پیچیدگی دارد. پس علت موفقیت عرضه این محصول در بورس چه بود؟
نفت خام و میعانات گازی محصولاتی برای پالایشگاه های بزرگ و کوچک هستند و بیشتر پالایشگاه ها به دلیل پلت فرم تولید، بیشتر متقاضی خرید و مصرف میعانات گازی و نفت خام فوق سبک هستند تا نفت خام سنگین. زیرا به همان دلیل که گفته شد آن ها فرایند پالایشگاهی ساده تری دارند و متقاضی بیشتر میعانات گازی هستند تا نفت خام. لذا ما در عرضه به میعانات گازی شیفت کردیم  و در عسلویه، سایت بارگیری را راه اندازی کردیم و این محصول در تابلو معاملات نیز از رقابت در بین متقاضیان برخوردار است.
در مورد دیگر محصولات بگویید. این طور که اعلام شد فروش بنزین در بورس از موفقیت چشمگیری برخوردار بود و به نظر می رسد بنزین ایران فقط از بورس انرژی به فروش می رسد.
همانطور که می دانید از  سال 1397 وزارت نفت رویکرد جدیدی در خصوص بازاریابی و فروش نفت در بورس انرژی آغاز کرد البته این موضوع بیشتر تکلیف قانونی عقب مانده از قبل بود که از سال 97 عزم جدی برای اجرای این قوانین بوجود آمد واز اواخر سال 97 به صورت رسمی فروش نفت و فراورده نفتی البته به شکل منظم وبا سبد متنوع از محصولات آغاز شد. تقریبا تمام محصولاتی که در اختیار وزارت نفت است در حال حاضر در بورس عرضه می شود. این محصولات از طریق شرکت هایی که به نوعی مسئول فروش این محصولات هستند صورت می گیرد. مثلا برخی از محصولات در اختیار شرکت ملی نفت است برخی پالایش و پخش فراورده های نفتی و برخی در اختیار شرکت ملی گاز است و هر کدام از اینها با توجه به محصولاتی که در اختیار دارند عرضه ها را به صورت هفتگی و بعضا ماهانه و با توجه به نوع محصول انجام می دهند و اگر درعرضه ها دقت کنید متوجه می شوید حجم قابل توجهی از این محصولات در بورس به فروش می رود.
اگر بخواهیم ارزش فروش محصولات شرکت های تابعه وزارت نفت را در سال 1399 بررسی کنیم، مجموع ارزش فروش این محصولات در سال 99 حدود 2.7 میلیارد دلار بوده است؛ که اهم این محصولات بنزین است و بالاترین میزان فروش را در سال 99 به خود اختصاص داده است. ارزش فروش بنزین در سال گذشته یک میلیارد و 700 میلیون دلار بوده است و جزو اصلی ترین محصول شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی است و فعلا خارج از بورس بنزینی به فروش نمی رسد.
در مورد دیگر محصولات نیز سال 1399 ارزش فروش زمینی  گازوئیل حدود 200 میلیون دلار، گاز مایع حدود 450 میلیون دلار و نفتا حدود 250 میلیون دلار از طریق بورس انرژی صورت گرفته است؛ و این رویکرد در سال 1400 نیز ادامه دارد و ما طبق همان رویه که از سال 97 عرضه ها را شروع کردیم این روند فروش را با همان شدت ادامه می دهیم.
این عرضه ها بیشتر به کدام مقاصد صورت می گیرد و در مورد چگونگی عرضه فراورده زمینی و دریایی توضیح دهید.
تقریبا اکثر محصولاتی که در بورس از طریق زمینی عرضه می شود مقصد آن ها کشورهای همسایه است که معمولا در اطلاعیه عرضه شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی به عنوان عرضه کننده محصول، اشاره ای به مقصد فروش صادراتی هم می شود.
اما در مورد فروش دریایی باید گفت که وزارت نفت سیاستی را در شیوه نامه عرضه محصول به بورس انرژی پیاده سازی کرده است و به تمام شرکت های تابعه خود این موضوع اعلام شده است که مقصد فروش تمامی محصولات از طریق دریایی، " آزاد" در نظر گرفته شده است. به این دلیل که معمولا عرضه و فروش محصولات از طریق دریا در احجام بالا صورت می گیرد لذا مقصد را آزاد می گذاریم.   
منظورتون از مقاصد آزاد چیست ؟ یعنی محصول در کشتی است تا مشتری خود را پیدا کند و یا از مبدا مشخص است که به کجا می رود؟
ما معمولا محصولات را به صورت فوب می فروشیم و مقصد توسط خریدار تعیین می شود. به عبارتی فروشنده محدودیتی در زمینه تعیین مقصد ندارد.
در مورد قیمت گذاری محصولات شنیده می شود که قیمت ها خارج از بورس ارزان تر از بورس است و محصولی هم که اشاره می شود گازوئیل است در این مورد چه توجیهی دارید؟
قیمت گذاری محصولات با توجه به اینکه این محصول در اختیار کدام یک از شرکت هاست تعیین می شود. مثلا عرضه محصولی در اختیار شرکت ملی پالایش و پخش است قیمت گذاری هم در اختیار این شرکت است و یا گاز مایع در اختیار شرکت ملی گاز است و برخی هم در حوزه اختیارات شرکت ملی نفت است. اما در مجموع وزارت نفت مکانیزمی را ابلاغ کرده است که از عهده شرکت ها خارج است و آن اینکه قیمت گذاری در بورس باید کاملا بر اساس شرایط بازار باشد. یعنی این محصول ممکن است در خارج از بورس یک قیمت دیگری داشته باشد. بنابراین قیمت گذاری متناسب با شرایط بازار تعیین می شود زیرا ما نمی توانیم خارج از بورس محصول را با قیمت کمتر و یا در بورس بیشتربفروشیم چون باید پاسخگوی نهادهای نظارتی باشیم که به چه دلیل محصول را گران تر و یا ارزان تر می فروشیم بنابراین این موضوع غیرممکن است. یا برعکس نمی توانیم قیمتی را در بورس عرضه کنیم که قراردادهای لانگ ترم ما دچار مشکل شود. بنابراین رویه این گونه بوده است که قیمت ها باید با خارج از بورس هم تناسب داشته باشد.
اما گاهی اوقات شنیده می شود که محصولی مانند گازوئیل ارزان تر از بورس است، ما این موضوع را بررسی کردیم و متوجه شدیم متاسفانه مقادیری از این محصول به صورت قاچاق آن هم در احجام بسیار کم و با قیمتی کمتر از بورس عرضه شده است که بعضا فروشنده ها از مبادی غیررسمی محصول خود را به دلیل جذابیت با قیمتی کمتر از بورس عرضه می کنند. البته همانطور که گفتم این مقادیر قاچاق در احجام بسیار پایین است مثلا در حدود 2 تا 3 هزار تن  چون فروشنده ها قادر به فروش بیشتر از این اوزان نیستند که بعضا شنیده می شود برخی از این فروشنده ها با شیوه های کلاهبرداری، پیش پرداختی را هم از خریداران گرفته اند اما محصولی ارائه نکردند. این موضوعات را ما با مراجعات خریداران متوجه شدیم.
با توجه به اینکه عرضه محصولات نفت و فراورده های نفتی از سوی نهاد دولتی صورت می گیرد، قدرت چانه زنی و رقابت که از ذات بورس است تا چه حد در این گونه معاملات لحاظ می شود؟
در برخی محصولات این شرایط چانه زنی به چند دلیل اتفاق می افتد. بعضی مواقع که تقاضا برای محصولی بالا می رود این فضای رقابت بین خریداران بوجود می آید و با هم رقابت می کنند و قیمت هم کشف می شود. این موضوع در مورد فراورده های نفتی به خصوص فروش زمینی به کرات اتفاق می افتد. اساسا فلسفه فروش وزارت نفت در بورس، ایجاد فرصت برابر برای همه متقاضیان است و کشف قیمت در نتیجه این رقابت حاصل می شود.
اما در مورد گازوئیل، بنزین و یا گازمایع متناسب با تقاضا و قیمت اولیه و زمان عرضه به فروش می رسد. بعضی مواقع است که تقاضا در بازار کمتر است و خریداران با قیمت کمتر راغب هستند که بارها شده حداقل شرکت نفت در موارد متعددی قیمت را در تابلو با تخفیف ارائه داده است و با مشتری شروع به چانه زنی می کند تا معاملات انجام شود. در مجموع هدف اصلی عرضه فراورده در بورس افزایش حجم معاملات است. ما قیمت را عامل اصلی انجام معاملات نمی دانیم قیمت یکی از پارامترهاست بحث اصلی و اولویت وزارت نفت انجام معاملات،  ایجاد رقابت و افزایش خریداران و افزایش معاملات از طریق بورس است.  
همانطور که می دانیم قبل ترها وزارت نفت نسبت به فروش محصول در بورس رغبت چندانی از خود نشان نمی داد و بعضا مقاومت هایی را در این زمینه اعمال می کرد. به نظر شما آیا "تحریم ها" می تواند عاملی برای تمرکز وزارت نفت بر فروش محصول در بورس باشد که در نهایت به موفقیت هم رسید.
فروش محصولات از طریق بورس به لحاظ قانونی مربوط به گذشته بوده و یک الزام قانونی است اما همانطور که می دانید همواره تغییر ساختار سنتی با مقاومت هایی مواجه بوده است زیرا نیاز به تغییر اساسی و بنیادینی دارد. تحریم ها هم عاملی شد برای اینکه تغییری در ساختارها ایجاد شود. قبلا معاملات به یک شکلی بود و در بورس به شیوه دیگری و این موضوع نیازمند تغییر اساسی در حوزه مالی، حقوقی، قراردادها و تعاملات بود. در مجموع همه اینها باعث شد که در ابتدا روند به سختی پیش برود. تحریم ها باعث شد ما در فصل جدیدی از روش های انجام معاملات وارد شویم. وزارت نفت و شخص وزیر نفت دنبال آن بودند روش های متعددی از فروش را به کار ببرند تا حداکثر عایدی نصیب کشور شود. با توجه به محدودیت هایی که به لحاظ تحریم ها ایجاد شد یکی از این روش های فروش محصولات، بورس بود که بیش از انتظار هم توانستیم از طریق بورس محصولات را به فروش برسانیم.
سوالی اساسی مطرح می شود که اگر تحریم ها برداشته شود و یا محدودیت ها کمتر شود امکان بازگشت وزارت نفت از بورس وجود دارد؟ آیا ترجیح نهاد سیاستگذاری وزارت نفت این است که فروش محصولات در شرایط غیرتحریمی و خارج از بورس عایدی بیشتری نصیب کشور می کند و ممکن است با لغو تحریم ها فعالیت های امروز خود را متوقف کند؟
در حال حاضر وزارت نفت و کلیه شرکت های تابعه در مسیری قراردادند که امکان تغییر وجود ندارد و در این دولت و حتی دولت های بعدی چه تحریم ها باشد و چه نباشد فروش محصول از طریق بورس مکانیزمی فراهم کرده است که توقفی ندارد و حتی تقویت هم خواهد شد و از شدت آن کم نخواهد شد.
در حال حاضر وزارت نفت محصولی ندارد که عرضه نکرده باشد کلیه محصولات برای عرضه وجود دارد و با توجه به تقاضا و افزایش فروش در صدد این هستیم که فقط در معاملات فیزیکی متمرکز نشویم و از ابزارهای کاغذی که در دنیا رایج است هم استفاده کنیم و در این مسیر در حال تقویت این موضوع هستیم ...
البته مدت هاست که موضوع عرضه گاز طبیعی به بورس مطرح شده است که بنابه گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران باید زیرساخت های فروش گاز طبیعی به بورس فراهم شود تا این محصول عرضه شود که هنوز فراهم نشده است که پیشنهاد او تشکیل نهاد رگولاتوری و مشارکت بخش خصوصی برای انجام این زیرساخت ها و عرضه گاز طبیعی به بورس است. در این زمینه نظر شما چیست؟
عرضه گاز طبیعی به لحاظ قانونی در بودجه 1400 آمده است و این عرضه مربوط به شرکت ملی گاز است که البته با توجه به این الزام قانونی قطعا تغییرات انجام می شود و با یک ترتیبی این محصول نیز وارد عرضه معاملات بورس انرژی می شود و تا آنجایی که اطلاع دارم این موضوع در مسیر انجام است. معاملات بورس استاندارد است نیازمند زیرساخت عملیاتی و حقوقی است که متولی انجام عرضه گاز بر عهده شرکت ملی گاز است.
اما در مورد نهاد رگولاتوری انرژی باید گفت که وقتی تعاملات از طریق فعالان بخش خصوصی مانند تجارت نفت و فراورده ها مهیا می شود ناگزیر هستیم مانند تجربیات کشورهای دیگر نهاد مستقل دیگری ایجاد کنیم که این مناسبات و روابط را قاعده مندتر کند و به سمتی حرکت کند که حقوق طرفین ضایع نشود. در ایران نیز چند سالی است تشکیل این نهادها و اهمیت آن پیگیری می شود و در قانون اجرای اصل 44 تاسیس این نهادها تاکید شده که از سال 94 و 95 تاسیس این نهادها به جد دنبال شده است، و اولین آن رگولاتوری برق بود. اما در حوزه نفت نیزباید نهاد رگولاتوری شکل بگیرد و تا انجایی که اطلاع دارم این موضوع نیز در وزارت نفت و دولت در حال پیگیری است و مهم ترین روند پیگیری آن اساسنامه است که باید تنظیم و به تصویب هیات وزیران برسد. اما با توجه به اینکه از اولین گام های تاسیس رگولاتوری نفت هستیم به نظر مسیر پیچیده ای است باید نقش ها در نظر گرفته شود که این نقش ها برای بخش دولتی و خصوصی باید تعریف شود که تنظیم و تصویب آن ورسیدن به فرایند قانونگذاری در واقع روندی است که برای تشکیل نهاد رگولاتوری نفت مورد نیاز است. به نظر می رسد تشکیل نهاد رگولاتوری نفت در مسیر انجام است و در حال گذار از فرایند کارشناسی است.
 
    
برچسب ها
چاپ خبر چاپ خبر
ارسال به دیگران ارسال به دیگران
نظرات
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
نظر :