به گزارش سهام انرژی از سازمان بورس، در چند سال اخیر همواره یکی از بحرانهای اساسی در صنایع بزرگ و انرژیبر کشور، دسترسی آنها به نهادههای انرژی از جمله برق و گاز بوده است. از جمله مهمترین این صنایع میتوان به صنایع فولادی، پتروشیمیها، پالایشیها و نیز صنایع سیمانی اشاره کرد که با توجه به ارزش بازار بالا این صنایع در بازار سرمایه و نیز اثراتی که بر متغیرهای کلان اقتصادی کشور از جمله ارزآوری و به تبع آن نرخ ارز دارند، تأمین انرژی آنها همواره یکی از مهمترین مسائل نه فقط در عرصه اقتصاد خرد که در سطح اقتصاد کلان کشور بوده است
.
در این گزارش سعی شده است به این چالش و راهکار غلبه بر آن اشاره شود
.
چالش ها
۱
. صنایع مهم کشور ازجمله صنایع فولاد، پتروشیمی، پالایشی، سیمان و ... به شدت به برق و گاز به عنوان بخش مهمی از نهاده های تولید نیاز دارند و قطع حتی یک روز آنها برای این صنایع خسارات بزرگی به همراه خواهد داشت. اما در چند سال اخیر عرضه برق و گاز با رشد تقاضا همآهنگ نبوده است که علت آن را باید در کاهش سرمایهگذاری ناشی از سیاستهای نادرست دولتها به ویژه دبه دلیل قیمتگذاری دستوری و سرکوب قیمتی تولیدکنندهها دید. زیرا سرمایهگذاری در حوزه تولید انرژی را عملاً از صرفه اقتصادی خارج و سرمایه گذاران را متواری کرد
. نرخ برق در ایران برای بخشهای صنعتی و خانگیاش در زمره ارزانترین نرخها در کل کشورهای جهان قرار دارولت یازده و دوازه د. البته طرح دولت سیزدهم برای اجرای تعرفهگذاری پلکانی
(IBT) میتواند نسخه مناسبی با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور برای غلبه به این چالش باشد
.
۲
. عدم عزم کافی برای توسعه صنعت هستهای نیز از جمله مهم ترین ریشههای توسعهنیافتگی تولید و عرضه برق در کشور است. در حالیکه در سالیان اخیر کشورهای غربی مداما با امنیتیسازی از تلاش جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت در صنعت هستهای و انفعال برخی مسئولین مانع پیشرفت کشور در این عرصه شده اما آمار و ارقام نشان میدهد کماکان صنعت هستهای به عنوان یکی از مهمترین پیشرانهای توسعه صنعتی و توسعه انرژی در دنیا محسوب میشود
.
۳
. سیاستگذاری اشتباه دولت در بازار برق و نقش آفرینی نادرست او در این بازار باعث برهم خوردن تعادل طرف عرضه، طرف تقاضا، قیمتها و بازار شده است. متأسفانه باید گفت در صنعت برق دولت هم خریدار برق است و هم تولیدکننده بخشی از برق مصرفی و هم نرخ گذار! پس بدیهی است که تولیدکنندگان غیر دولتی و حتی دولتی و سرمایه گذاران از چنین بازاری متواری باشند. در حالیکه طبق ماده ۵۰ برنامه ششم توسعه این قیمت گذاری دستوری وزارت نیرو خلاف قانون است
. به همین دلیل است که میبینیم از سال ۹۴ تا ۹۹ طراحی و ایجاد تقریبا هیچ نیروگاه جدیدی در دستور کار دولت قرار نگرفت
.
۴
. عدم ایفای به موقع تعهدات توسط دولت نسبت به تولیدکنندگان برق تا جاییکه این صنعت را بنابر ادعای سخنگوی آن به اندازه ۵۰ هزار میلیارد تومان طلبکار دولت کرده است
.
راهکار چیست؟
غلبه بر چالش کمبود انرژی در صنایع بزرگ کشور که رشد و توسعه تولید را به ارمغان می آورد و از طرفی با توجه به ارزش بازار بزرگی که صنایع انرژیبر در بورس دارند، مستلزم اتخاذ راهکارهایی پایدار و دقیق است. از جمله مهمترین این راهکارها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد
:
۱
.یکی از بهترین راهکارها خودتأمین شدن صنایع بزرگ مصرف کننده برق و گاز است. بدین صورت که صنایعی مثل فولاد و پتروشیمیها بخشی از منابع درونزای خود را در راستای توسعه استخراج و بهرهوری گاز و نیز احداث نیروگاه های سیکل ترکیبی تولید برق سرمایهگذاری کنند. لازم به ذکر است که صنایع فلزی و پتروشیمی در سال مالی ۱۳۹۹ به ترتیب ۸۸ و ۳۴ درصد از سود خود را تقسیم کردند که با کاهش میزان این حجم عظیم از سود تقسیمی، میتوان از محل سود انباشته خود به راحتی منابع لازم برای توسعه سرمایهگذاری در نهادههای تولید مورد نیازشان را تأمین کنند و سهامداران خود را با سود پایدارتر بهرهمند کنند و ادامه عملیات تولیدی خود را نیز از حیث نیازمندی به انرژی بیمه کنند
. بنابر ادعای مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه، اگر معادل تنها بخشی از خسارت ناشی از عدم النفع فولاد مبارکه از قطعی های برق و گاز در تولید برق و گاز سرمایه گذاری کند، این شرکت در ۳ سال آینده قادر به تأمین این دو نهاده مهم تولید برای خود خواهد بود
.در همین راستا فولاد مبارکه تصمیم به سرمایهگذاری در تولید گاز و نیز احداث یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی سیکل ترکیبی گرفته است که میتواند الگوی مناسبی برای سایر صنایع جهت ورود به عرصه "خودتأمینی" باشد
.
۲
. تعرفه گذاری پلکانی و حذف سرکوب قیمتی تولیدکنندگان برق توسط دولت که مهمترین عامل و پیشران توسعه تولید برق و جذب سرمایهگذار برای توسعه این صنعت مهم در کشور است که باتوجه به عطش برخی کشورهای منطقه به ویژه عراق نسبت به برق میتواند مزایای صادراتی ویژهای را هم برای کشور به وجود آورد
.
۳
.توسعه نیروگاه های سیکل ترکیبی و تبدیل نیروگاهها به نیروگاه سیکل ترکیبی نیز میتواند یکی از گزینههای مؤثر در افزایش بازدهی نیروگاههای تولید برق کشور باشد
.
۴
. توسعه نیروگاه های کوچک مقیاس نیز به عنوان یکی دیگر از مهمترین راهکارها برای تولید پایدار برق در کنار بسیاری از صنایع کشور است
.
۵
. توسعه صنعت هسته ای، همانطور که بالاتر بیان شد، همواره یکی از مهمترین و بهترین گزینه های توسعه پایدار انرژی و یکی از اساسی ترین نیروهای پیشران توسعه صنعتی در هر کشوری و به ویژه کشورهای توسعهیافته محسوب میشود
.