به گزارش سهم انرژی، در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ بار دیگر اخباری درباره وضعیت صندوقهای تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی منتشر شد. محسن رضایی، معاون اقتصادی دولت سیزدهم هم در سخنانی صندوقهای بازنشستگی را ورشکسته دانسته و رقم کسری صندوقهای بازنشستگی را بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان در طول ۴ سال ارزیابی کرد
.
مرتضی افقه، اقتصاددان درباره وضعیت صندوقهای بازنشستگی میگوید: صندوق تأمین اجتماعی متعلق به کارگران و کارفرمایان است. اصولاً تامین اجتماعی طبق قانون، عمومی و غیردولتی است. بااینحال دولت مثل سایر موارد با دخالت در این حوزه ایجاد مشکل کرده است. سازمانی که ۲۳ درصد منابع آن را کارفرما و ۷ درصد آن را کارگر میپردازد، در شرایطی قرار دارد که دولت سالهاست آن ۳ درصد از سهم خود را در این صندوق پرداخت نکرده و اتفاقاً از این صندوقها برداشت هم کرده است. دولت بهنوعی مصادره انجام داده و امروز صندوقها به مرحلهای رسیدهاند که مبالغ ورودیشان پاسخگو مبالغ خروجی نیست و دخل و هزینه صندوقها از کنترل خارجشده است
.
افقه، استاد دانشگاه اهواز بابیان اینکه میزان واریزها به صندوق بازنشستگی به دلیل بیکاری و کاهش جمعیت فعال و کاهش مشاغل رسمی کم شده، ادامه میدهد: در بسیاری از شرکتها تعداد مدیران میانی با کارمندان برابر است که حقوق بالایی میگیرند و کارشان چندان در عرصه عمل مؤثر نیست و بار اضافی به صندوقها تحمیل میکنند. از طرفی در بسیاری مواقع از صندوق سوءاستفاده شده است
.
او ادامه میدهد: در نظام سیاسی-اداری ما وضعیت نیروی کار از اهمیت ویژهای برخوردار است و بهطور مستقیم با اشتغال، توسعه، آرامش جامعه، کیفیت کار و نیروی انسانی و بهرهوری ارتباط دارد. اگر به همه مسائل نیروی کار در بخش خصوصی و دولتی توجه شود، باید بپذیریم که بیمههای اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی نقش اساسی دارند. اما همه صندوقهایی که امروز تعادل ورودی و خروجی منابع ندارند از اساس با محاسبات نظام بیمهای (اکچوئری) طراحی نشده یا این نظام در محاسبات آن رعایت نشده است. البته در مسیر سرمایهگذاری هم خطاهایی رخداده است
.
افقه معتقد است: مشکلات صندوقهای بازنشستگی تاریخی است. مشکل اساسی صندوقهای بازنشستگی پارامتریک است که باید اصلاح شود. در محاسبات بیمهای میانگین عمر، زادوولد، افزایش جمعیت و امید به زندگی افراد و شاخصهای اقتصادی محاسبه میشود. البته سوء مدیریت در سالهای گذشته شدت و ضعف داشته است؛ ولی درعینحال از ایرادات ساختاری نیز نمیتوان چشمپوشی کرد
.
افقه ادامه میدهد: برای اصلاح ساختارها باید کار بنیادی انجام دهیم و راهکار اصلی نجات صندوقها این است که نمایندگان کارگری و کارفرمایی به شکل شفاف بر صندوقها نظارت داشته باشند. با این شیوه، هم کنترل هزینهها را میتوانیم داشته باشیم تا نشتی هزینهها جبران شود و هم پالایش گسترده نیروی انسانی داشته باشیم تا تله رفاقت و تله خانوادهگرایی امکان ایجاد فساد را انبوهتر نسازد. دولتها اساساً بهدلیل مشکلات کسری بودجه خود نمیتوانند امانتدار کاملی باشند و دولت تنها باید ناظر صندوق باشد و نه تصمیمگیر
.
او تأکید کرد: دولت نباید هزینه کارکنان نهادهای مشکلدار خود را به حوزه مدیریت تأمین اجتماعی و بازنشستگی هدایت کند و این مهمترین کاری است که دولت سیزدهم باید انجام دهد
.
بهگفته افقه باید در قوانین حمایت از تولید بازنگری شود. ولی در شرایطی که هنوز ساختارها بیشتر حامی دلالی هستند، نمیتوان شاهد عدم خروج سرمایه از کشور شد
.
او معتقد است: چیزی به نام رابطه ثبات شغلی و تولید که به امنیت صندوقهای تأمین اجتماعی و بازنشستگی میانجامد، وجود ندارد. این تغییر نیازمند مدیران جدید و با انگیزه در این حوزههای اقتصادی کشور است و نیاز به خون جدیدی در این بدنه هستیم
.