١٤٠٢/٠٧/٠١ ١٠:١٤ ق ظ
کد خبر : ٧٣٥٢٦
کارشناس ارشد حوزه نفت در گفتگو با ماهنامه دنیای انرژی گفت:
سهم میدان آرش برای ما بیشتر جنبه حیثیتی و ملی دارد
میدان نفتی آرش بیشتر از اینکه یک موضوع اقتصادی باشد این سال‌ها تبدیل به بحث داغ سیاسی شده است
مریم میخانک بابایی

جواد اوجی روز چهارشنبه ۱۱ مرداد 1402 در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران با بیان اینکه ایران چندین میدان مشترک گاز و نفت با کشورهای همسایه دارد درباره میدان آرش که بین ایران و کویت، گفت: "در این باره به کشور کویت اعلام کردیم که مانند سایر میادین مشترک این آمادگی را داریم تا از این میدان به صورت مشترک بهره بردای کنیم و آن را حق جمهوری اسلامی ایران می‌دانیم. اگر کشور کویت علاقه‌ای به این همکاری ندارد، ما تکلیف خود را می‌دانیم و ذره‌ای از این موضوع کوتاه نخواهیم آمد."
میدان نفت و گاز آرش که از دهه 30 شمسی تاکنون با فراز و نشیب‌های متعددی مواجه بوده، همچنان نیز در زمره موضوعات قابل ارزیابی در صنعت نفت ایران به شمار می‌رود؛ میدان نفتی که برای ما آرش نام گرفته و برای طرف‌های کویتی و عربستانی الدوره، میدان نفتی است که شاید به زعم کارشناسان، منابع نفتی قابل توجهی نداشته باشد اما به لحاظ منافع ملی و تمامیت ارضی به عنوان خط قرمزی‌های کشورمان محسوب شده و ایران بخشی از منابع این میدان را حق مسلم خود می‌داند و برای این حق و حفظ قدر و سهم خود مستندات اراضی و موقعیت جغرافیایی را ملاک قرار داده است. اما تا زمانی که این مرز بندی‌ها به لحاظ بین المللی تعیین نشود نه ایران و نه حتی کویت نمی‌توانند نسبت به قدر و سهم خود از این میدان ادعایی داشته باشند.
در این زمینه مذاکراتی بین ایران و کویت برای حل و رفع مناقشات ترتیب داده نشده و تنها مذاکرات بر سر این موضوع مهیا شده که طرف‌های کویتی ایران را به توقف در اکتشاف و تحقیق و بررسی وادار کرده‌اند و ایران نیز برای رفع این مشکل آماده مذاکره و رفع مناقشات بوده است.
حال با این مقدمه می‌خواهیم ارزیابی‌های متعددی را در حوزه میدان نفتی آرش از زبان کارشناس این حوزه به دست آوریم. نصراله زارعی کارشناس ارشد حوزه نفت و محقق در بخش میادین نفتی، در گفتگو با خبرنگار ماهنامه دنیای انرژی از کم و کیف این میدان و سطح انتظارات طرف‌های مورد بحث ارائه می‌دهد که در ادامه تحلیل‌های جامعی جهت اطلاع خوانندگان ماهنامه ارائه می‌شود.

 

شما به عنوان کارشناس و محققی که مدت‌ها روی میدان نفت و گاز آرش بررسی و ارزیابی‌هایی داشته‌اید، قبل از ورود به بحث یک تاریخچه‌ای از این میدان و مناقشاتی که بین ایران و کویت وجود داشته است را بفرمایید تا در ادامه راه حل‌های رفع این مناقشات را از زبان شما جویا شویم.
میدان نفتی آرش بیشتر از اینکه یک موضوع اقتصادی باشد این سال‌ها تبدیل به بحث داغ سیاسی شده است. تاریخچه این میدان این گونه است که عملیات اکتشاف و توسعه،  توسط شرکتی ژاپنی به نام AOC  که پیمانکار ایرانی برای آن منطقه بود،  فعالیت مقدماتی اکتشافی خود را آغاز کرد،  اما همان موقع  با طرح شکایت کویت به سازمان‌ بین الملل این فعالیت متوقف شد. پس از آن  عمدتا به دلایل شرایط بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی ادامه فعالیت ها در این میدان برای ما با وقفه طولانی مواجه گردید .
دلیل عمده دیگر که ایران  توسعه میدان آرش را به طورجدی  پیگیری نکرد  نوع ذخایر و مقدار آن که  عمدتا  گازی و  بیشتر از نفت پیش بینی  می‌شد و چون گاز در آن زمان در سبد انرژی ایران جایگاه امروز را نداشت و حتی غالبا گازهای همراه نفت به راحتی و بدون نگرانی سوزانده می‌شد، در این راستا تمرکز ایران به دنبال کردن مراحل اکتشاف و استحصال منابع هیدروکربوری آن از اهمیت کمتری نسبت به امروز برخوردار بود. این روزها ارزش گاز بیش از نفت نسبت به گذشته به دلیل ارزش مصرف آن در داخل احساس می‌شود لذا حتی طرح‌های جمع آوری گازهای همراه نفت، جدای از بحث زیست محیطی برای مصرف و عدم هدررفت آن، مورد توجه قرار گرفته است.
 پس از اولین توقف در سال 1335، ما تا  سال 1378 هیچ اقدام اجرایی و مطالعاتی روی این میدان انجام ندادیم. تا اینکه در سال 1379 شرکت ملی نفت ایران تصمیم می‌گیرد که کار اکتشاف و توسعه میدان نفتی آرش را ادامه دهد و بر اساس آن کار حفاری اکتشافی میدان را با حفاری چاه شماره -1 آرش  آغاز کرد. این اقدام شرکت ملی نفت برای اکتشاف و توصیف میدان بود چون ما هنوز شناخت لازم از میدان نفتی نداشتیم و اگر می‌خواستیم برنامه جامعی برای توسعه آن انجام دهیم باید اطلاعات دقیق تری از میدان می‌داشتیم.
در آن مقطع متاسفانه برای بار دوم نیز کشور کویت اعتراض کرد و در پی سفر امیر وقت کویت به ایران و ملاقات با رئیس جمهور وقت ایران در سال 81  یا 82 این مرحله اکتشفاف برای بار دوم در میدان آرش از دستور توسعه شرکت ملی نفت خارج شد.
مرحله سوم نیز دوباره به سال 1388 و 89 برمی گردد که مجدداد شرکت نفت فلات قاره و یا شرکت ملی نفت ایران تصمیمی برای  توسعه میدان نفتی آرش می‌گیرد و یک برنامه جامع توسعه و یا همان MDP  را تهیه می‌کند وبر اساس آن چهارپایه و یا جگت دریایی آن را طراحی و ساخته می شود که در مراحل حمل جگت و نصب آن بازهم  دولت کویت نسبت به این موضوع اعتراض می‌کند و طبق تصمیم شورای امنیت ملی در این مرحله هم برای بار سوم، کار توسعه میدان آرش متوقف می‌شود و متعاقبا در سفر امیر کویت به تهران در سال 1393 و دیدار با رئیس جمهور وقت، توافق می شود که باید حدود مرزهای این میدان مشخص شود تا ایران بتواند برای مراحل توسعه میدان اقدام کند و تا به امروز که دوباره این موضوع بحث داغ صنعت نفت و فضای سیاسی کشور شده است این مرزبندی هنوز مشخص نشده است.
قبل از اینکه سوال کنم که به چه دلیل مرزبندی‌ها تاکنون مشخص نشده است، ابهامی در زمینه حضور عربستان در این میدان مطرح است. کشور عربستان در این میدان چه موضوعیتی دارد که به نظر جانبداری‌هایی با کویت بر سر میدان آرش می‌کند؟ و نکته دیگر اینکه آیا دولت کویت و عربستان در بخش‌های مرزی خودشان اقدامی جهت استحصال این میدان انجام داده‌اند؟
بر اساس اطلاعاتی که از چندین منبع خبری و یا سایت‌ها به دست آمده ، هنوز در بخش مشترک عربستان و کویت اقدامی خاصی صورت نگرفته است. تقریبا عربستان و کویت از سال 2011 تا همین سال گذشته  یعنی 10بیش در حال مذاکره بوده اند و  مرزو قدر و سهم طرفین را توافق کرده اند ، بدین صورت که یک قسمت مختص به منطقه عربستان و یک قسمت مختص منطقه کویت و یک قسمت هم مشترک بین دو کشور بوده که در نظر داشتند و به نوعی پارتیشن بندی کنند.
اگر به پهنه میدان آرش نگاه کنید این میدان از خاک ایران شروع می‌شود و به خاک کویت واز خاک کویت ادامه‌اش به سمت خاک عربستان گسترش پیدا می‌کند. پس ما با کشور عربستان در میدان آرش مرز مشترکی نداریم ولی اینکه چرا عربستان در این موضوع و مناقشه پیش قدم شده و با کویت همراهی می‌کند این است که چون وقتی ما کمی روی خط مرزی به سمت شرق  حرکت کنیم به میدان مشترک اسفندیار ایران و لولو عربستان می رسیم .
در  میدان آرش نیز ما یک خط مرزی ادعایی، و کویت هم یک خط مرزی دیگری را ترسیم و ادعا می کند. خط مرزی ایران آن خط مرزی است که کنسرسیوم ایرانی – آمریکایی "آیپک" AIPAC  قبل از انقلاب ترسیم و همان خط الان خط مرزی ادعایی ایران است. مناطق نفتی  فلات قاره ایران قبل از انقلاب توسط کنسیرسیوم ها و تحت قرارداد با شرکت ملی نفت ایران  در حال اکتشاف و توسعه و بهره برداری بود که منطقه خارک محدوده کاری کنسرسیوم آیپک بود .
منافع عربستان را توضیح می دهید؟
نفع عربستان در این است که از خط مرزی ادعایی کویت حمایت کند. به این دلیل که هرچه خط مرزی کویت به سمت داخل مرز ما جا بیفتد ،  قدر و سهم عربستان در میدان لولو بیشتر می‌شود. این توضیح را دادم که روشن شود وقتی عربستان با ما هم مرز نیست چرا  وارد بحث در خصوص میدان آرش می‌شود در واقع به این دلیل از کویت حمایت می‌کند چون در جای دیگری برای او منافع دارد.
با این توضیحات می‌توان این گونه نتیجه گرفت که این مرزبندی‌ها به نفع ما نیست. یعنی از یک طرف کویت وارد مرز ما می‌شود و سهم ما را از میدان می‌گیرد و از سوی دیگر سهم ما از ذخایر هیدروکربوری میدان لولو کم می‌شود، این طور نیست؟
همین طور است. اگر ما  مرز ادعایی کویت در آرش را بپذیریم، ما هیچ سهمی از میدان آرش نخواهیم داشت. اگر ما در مذاکرات نتوانیم خط مرزی ادعایی و  یا حتی خطی مرزی بینابین ایران و کویت در میدان آرش توافق کنیم قطعا ما در لولو هم سهمی از دست خواهیم داد.
این خط آیپک که مربوط به گذشته است، آیا ایران هم ادعایی برای غیر رسمی بودن این خط دارد؟
ما یک کنوانسیون و معاهده دریاها داریم که مصوب سال 1982 سازمان ملل متحد بوده است که البته پس از آن زمان کلی متمم بر این معاهده آمده است. بر اساس آن کنوانسیون، ما یک آب‌های سرزمینی 12 مایلی  یا آب‌های تحت نظارت کشورهای ساحلی 24 مایلی داریم، و مرز و  حدفاصل آب‌های آزاد بین دوکشور از آخرین نقطه خاک سرزمینی تعیین می شود  که منابع دریایی، آبزیان و ذخایر زیرزمینی متعلق به کشورهای طرفین تعیین  می‌شود. بر اساس نقشه، ما جزیره خشکی و غیر مسکونی فارسی را در آن منطقه داریم که مبنای تعیین خط مرزی بین ما و عربستان در میدان های فرزاد  A و B  است.
به هر صورت تا الان و بر  اساس معاهدات و معیارهای تعیین شده هنوز نتوانستیم در زمینه خط مرزی ایران و حدود و  سهم ایران از میدان آرش ایران در منطقه به توافق برسیم .
ایران با عمان در میدان هنگام نزدیک تنگه هرمز گرفته تا به سمت آخرین میدان اسفندیار مشترک با  لولو عربستان در شمال غربی خلیج فارس، مرز مشترک داریم و همه براساس توافق طرفین و یا  مبتنی برهمان معاهده  مشخص شده است. 
اینکه باید چه کار کرد؟
من بارها در بحث‌ها گفته‌ام که باید قبل از هر چیزی ما اطلاعات فنی خودمان را از این میدان بالا ببریم؛ چون ما شناخت کافی  از میدان آرش نداریم. پس اولین کار طبق اصول مهندسی و  توسعه میادین، ما باید یک چاه اکتشافی توصیفی دیگر در موقعیتی در حوزه میدان  بزنیم که کمترین مناقشه را با کویت داشته باشیم.
اگر این چاه توسعه‌ای در بخش ادعایی کویت باشد چه خواهد شد؟
اگر این چاه در محل مناقشه کویت باشد که البته ما نباید بپذیریم این ادعای کویت را،  باید مذاکره فنی را سرعت دهیم . الان هم امور بین الملل وزارت نفت و وزارت امور خارجه پیگیر این امر مهم یعنی تعیین مرز و حدود هستند و باید سریعتر حد تقریبی آن تعیین شود و اولین کار، چاه اکتشافی توصیفی است تا اطلاعات مخزنی را به دست آوریم و بعد شروع به مطالعات و بازنگری مطالعات بپردازیم. چون MDP که در سال 1398 تهیه شده بود مبنای آن اطلاعات چاه "آرش یک" بود که کویت مدعی است در خاک او این چاه حفاری شده و حال به نظر می‌رسد شتاب بخشی در مذاکرات و تعیین تقریبی مرز می‌تواند گره گشا باشد تا اطلاعات و مطالعات ما تکمیل شود وبعد پیمانکار و بقیه موارد مشخص شود.
گفتید که در سه مرحله اکتشاف میدان آرش توسط ایران انجام و متوقف شده است آیا آن سه اقدام در خاک کویت بوده است؟ یعنی تاکنون هر نوع بررسی و تحقیقاتی که از طرف ایران شده در خاک کویت بوده و کویت هم اجازه ادامه کار و تکمیل حتی تحقیقات و بررسی‌ها را هم نمی‌دهد؟
همین طور است. کویت  معترض ادامه کار از طرف ما بوده است  چون معتقد است آرش در خاک کویت است و هر گونه برداشت درواقع استفاده از ذخایر و منابع  آن کشور است که صد البته ما این ادعا را قبول نداریم .
میدان آرش چه میزان منابع هیدروکربوری دارد؟
اعداد بسیار متفاوتی مطرح شده است. از نظر شبیه سازی، این میدان شبیه پارس جنوبی است یعنی هم لایه نفتی و هم لایه گازی دارد. نفت درجا آن حدود 320 تا 350 میلیون بشکه است که در مقایسه با دیگر میادین نفتی ما عدد پایینی است . اما بحث بیشتر مربوط به گاز است عدد 32 تریلیارد فوت مکعب گاز دارد که اگر میزان آن را تبدیل کنیم نزدیک به یک  فاز پارس جنوبی ما، منبع گازی میدان آرش است. بنابراین بیشتر گاز و میعانات گازی این میدان  جذاب است .
 به نظرم هنوز برداشتی از این میدان از سوی کویت و عربستان نشده است و این دو کشور هنوز در مرحله اولیه مهندسی و برنامه ریزی توسعه بخش مشترک بین خود هستند. میعانات گازی این میدان 85 هزار بشکه در روز قابل استحصال است که اگر بخواهیم مقایسه کنیم در پارس جنوبی 40 هزار بشکه در روز قابل استحصال است. البته همانطور که گفتم نمی‌توانیم خیلی روی این اعداد و میزن منابع با صراحت اظهار نظر کنیم چون این اعداد کاملا متفاوت از هم هستند و از منابع متعدد به دست آمده و تقریبی هستند.
به موضع قدر و سهم ایران برگردیم. به نظر شما چه درصدی از این میدان متعلق به ایران است؟  
مناقشات این سال‌ها بر روی سهم ایران است. بر اساس نقشه و مخزنی که وجود دارد و احتساب خط فرضی می‌توانیم بگوییم  حدود 20  درصد این مخزن  احتمالا به بخش ایرانی تعلق دارد، البته تعیین قدر السهم  تابعی از عوامل مختلف و نیاز به اطلاعات و مطالعه بیشتر دارد. اینکه سمت ما چه بخشی از مخزن است، جای خوبی از مخزن است یا خیر این بسیار مهم است.
اگر ایران بخواهد کاری انجام دهد و به لحاظ موقعیت جغرافیایی می‌تواند در خاک خود فعالیت تحقیقاتی داشته باشد؟ یه به عبارتی آیا ایران در مرزهای خودش دسترسی به مخزن دارد یا خیر؟
اگر به نقشه ادعایی کویت نگاه کنید در آن نقشه ایران هیچ سهمی از میدان آرش ندارد!! که این ادعای کویتی هاست. اما بر اساس ادعای ایران سهم ما از میدان آرش و یا "الدوره" 15 تا 20 درصد است و لذا توصیه می‌شود مذاکرات تعیین مرز، شدت و سرعت بیشتری پیدا کند.
اگر مذاکرات و اصرارِ به آن از سوی روسای جمهور صورت گیرد بهتر نیست تا در سطح وزارتخانه‌ها؟
در جایی صحبت کردم و گفتم همانطور که در آن دو مرحله امیر کویت درعالیترین سطح به تهران آمد و با روسای جمهور ما نشست داشت و گلایه‌اش را اعلام کرد ودرخواست توقف داد، الان هم باید در همان سطح یعنی رئیس جمهور ایران با امیر کویت تلفنی مذاکراتی را ترتیب دهند و تمرکز سیاست خارجی و شروع از رئیس جمهور و مقام بالاتر باشد نه اینکه به مدیرکل وزارت امور خارجه ویا امور بین الملل وزیر نفت واگذار شود، زیرا این گونه اقدامات تکرار گذشته دو سه دهه است و ره به جایی نمی‌برد.
البته جواد اوجی وزیر نفت اعلام کرد از میدان آرش کوتاه نمی‌آید و زمانی که وزیر نفت این گونه صحبت کند کویتی‌ها چه واکنشی نشان می‌دهند؟ حساسیت ایجاد نمی‌شود؟ شاید ممکن است آن‌ها هم بگویند ما هم کوتاه نمی‌آییم. این مناقشه با نشستن بر سر میزی مستقیما مشکلات را حل نمی‌کند؟
پیش بینی‌ام این است کهاگر مذاکره کننده حرفه‌ای و مامور به این موضوع باشد وحمایت سیاسی درسطح  ریاست جمهوری را داشته باشد، وزرای امور خارجه و نفت حتما در کوتاه ترین زمان ممکن می‌توانند به موفقیت هایی  برسند .
ما با عربستان اخیرا توافقات دیپلماسی خوبی داشتیم آیا آن تعاملات نمی‌تواند در حل موضوع میدان آرش تاثیر مستقیم و مثبتی بگذارد؟
به نظر شرایط و رویکرد عربستان و توافقاتی که با ما داشت و تمایل این کشور برای عادی سازی بوده است و قطعا درموضوع آرش رویکرد مثبت خواهد داشت. به نظر باید روی کارهای عملیاتی تمرکز کنیم و وارد مذاکره شویم.
به سرعت وارد مذاکره شدن شاید به تولید گاز و حذف ناترازی آن هم کمک کند. موافق هستید؟
منابعی که میدان آرش دارد بسیار کمتر از میادین فرزاد Aو B است و اگر به دنبال جبران ناترازی هستیم می‌توانیم آن میادین را فعال کنیم. میدان آرش موضوع حیثیتی پیدا کرده است و ما میدان کیش، پارس شمالی را داریم که اینها میادین مشترک است. سوال اینجاست ما در میادین مشترک دیگر چه کردیم که حالا بخواهیم به 15 تا 20 درصد میدان آرش چشم بدوزیم. آن هم که دقیقا نمی‌دانیم در کجای میدان قرار داریم و چه قدر قرار است منابع به دست آوریم که ناترازی‌ها را رفع و رجوع کنیم.
ما باید مناقشات میدان آرش را سریعتر رفع کنیم و به قدرالسهم و منافع ملی برسیم. میدان آرش برای ما بیشتر حیثیتی و ملی است، بحث تمامیت ارضی است که ما ایرانی‌ها همواره روی آن حساسیت بسیاری داشته‌ایم.
در خصوص ادبیات آقای اوجی وزیر نفت کشورمان نیز اتفاقا ادبیات خوب و محکمی را بیان کردند اینکه ما از حق خود کوتاه نمی‌آییم به مذاکرات آینده کمک می‌کند و طرف مقابل موضع ما را می‌فهمد و حساب کار دستش می‌آید که ایرانی‌ها همواره به دنبال حق واقعی خود هستند و از سهم خود دفاع می‌کنند و تا زمانی که  حق و حقوق‌شان مشخص نشود پیگیر خواهند بود.
برچسب ها
چاپ خبر چاپ خبر
ارسال به دیگران ارسال به دیگران
نظرات
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
نظر :