مریم میخانک بابایی
این روزها انرژیهای تجدیدپذیر برای بخش نیروگاهی کشور یک ضرورت و فرصت به حساب آمده است. به عبارتی، از زمانی که موضوع ناترازی انرژی مطرح گردید و دیگر از نیروگاههای حرارتی برای تولید برق امیدی به عمل نیامد و نیاز به سرمایههای زیاد از یک سو و عملیاتی شدن از احداث تا بهره برداری از سویی دیگر زمان بر به حساب آمد و مشکل تولید برق حرارتی را دو چندان کرد. بدین ترتیب تنها راه نجات، دسترسی به برق انرژی تجدیدپذیر و استفاده از طبیعت برای تولید انرژی بوده است و دولت با پیگیری و رفع هر نوع موانع سعی در عملیاتی شدن حتی هزار مگاوات برق است تا برای پیک سال 1404 این برق وارد مدار شود و خاموشیها احتمالی سال آینده را کمتر کند. تلاشی که دولت برای تولید برق به کار بسته است اگر حداقل در 4 سال گذشته صورت میگرفت شاید این میزان کسری برق و ناترازی به چشم نمیآمد و سخن از بحرانی بودن وضعیت برق هم نمیشد.
همه نگاهها به انرژیهای تجدیدپذیر است و با وجودی که این نوع از انرژی مشکلات خاص خود را دارد اما با سرمایههای اندک و با مشارکت بخش خصوصی میتوان به برق تولیدی رسید و برای 4 سال آینده این برق به نظر قابل دسترس تر خواهد بود. خبرنگار ماهنامه دنیای انرژی گفتگویی را با دكتر داود مددی رئیس هیات مدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران انجام داده است او از تسریع در تولید برق تجدیدپذیرها و مشارکت بخش خصوصی در تولید این برق میگوید.
با توجه به اینکه دولت برای حل ناترازی برق پیگیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر شده تا ظرفیت برق تولید کشور را در بازه زمانی کمتری افزایش دهد و این مهم را بنا دارد با ظرفیت بخش خصوصی کشور انجام دهد، بگویید آیا بخش خصوصی کشور توانایی اجرا کردن و توسعه برق در مدت زمان کمتر مثلا تا پیک سال آینده را دارد؟
همانطور که میدانید ما در پیک مصرف برق امسال 17 هزار مگاوات کسری برق داشتیم و لذا این کسری برق باعث شد که صدمات بیش از 200 هزار میلیارد تومان عدم النفع به بخش صنایع کشور تحمیل شود که این میزان خسارت را هم زنجیروار به مردم هم تحمیل خواهد شد؛ پس بنابراین با توجه به اینکه برق زیربنا و نیاز تولید در کشور است و کمبود آن میتواند نارضایتی مردم را تحمیل کند و اثرات مستقیم و نامطلوبی به هزینههای خانوار داشته باشد لذا باید تا جایی که میتوانیم کمبود برق را رفع کنیم.
پیش بینی میشود در پیک سال آینده 25 هزار مگاوات کسری برق در کشور داشته باشیم و همانطور که میدانید تولید برق به سادگی امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم برق، توسط نیروگاه حرارتی تولید کنیم این برق حرارتی احتیاج به انرژی و منابع سوختی مانند گاز و یا فراوردههای نفتی و سوخت فسیلی دارد که در آن جهت هم کشور با کمبود منابع مواجه است. از سویی دیگر اگر یک نیروگاه حرارتی برای تولید برق بخواهد تولید شود نیازمند حداقل 3 سال زمان است تا احداث و به بهره برداری برسد. بنابراین راهکاری که میشود برای کمبود برق پیش بینی کرد صرفا تولید برق از تجدیدپذیرهاست و لذا تجدیدپذیرها هم یک ظرفیتی برای حال حاضر کشور ما دارند.
آنچه که در برنامه هفتم توسعه برای تولید برق دیده شده است تولید 12 هزار مگاوات برق در طول برنامه است و این یعنی سالانه باید 2400 مگاوات برق تولید شود. علاوه بر این مقدار نیز در حال حاضر بیش از 30 هزار مگاوات برنامه دولت است و تلاش میکند تا پایان برنامه هفتم توسعه 30 هزار مگاوات برق تولید کند.
در این راستا ما در انجمن انرژیهای تجدیدپذیر با پیگیریهای صورت گرفته شاهد استقبال خوبی از بخش خصوصی هستیم تا در تولید برق تجدیدپذیرها مشارکت داشته باشند بویزه کارخانههایی که خود مصرف کننده و نیازمند به برق بیشتری هستند. و یا استقبال خوبی از سایر مصرف کنندگان اعم از مصرف کنندگان خرد برق اعم از برجها، آپارتمانها، شهرکهای صنعتی و بخش کشاورزی بودیم که همه اینها داوطلب ایجاد برق خورشیدی هستند تا بتوانند با تولید برق مزایایی برای مواجهه با رفع قطعی برق پدید آورند. لذا پیش بینی میشود برای رسیدن به بخشی از این ناترازی تا سال پیک 1404 بشود تا 2400 مگاوات برق توسط بخش خصوصی برق ایجاد کرد، هرچند که بخش خصوصی برای این قضیه در حدود 30 هزار مگاوات هم در برنامه تولید دارد و بنا دارد آن را به نتیجه برساند.
منظورتان از بخش خصوصی همان شرکتهای زیرمجموعه انجمن تجدیدپذیرهاست؟
بله شرکتهای زیرمجموعه ما هستند.
چند درصد از این اعضا اعلام امادگی کردهاند؟
در حدود 20 هزار مگاوات با ساتبا قرارداد منعقد شده است. البته یک بخشی از این شرکتها از اعضا انجمن کارآفرینان هستند و آنها به ریاست جمهوری تعهد دادهاند که بنا دارند 20 هزار مگاوات برق از تجدیدپذیرها تولید کنند.
این 20 هزار مگاوات قرار است تا چه زمانی به نتیجه برسد؟
20 هزار مگاوات توسط انجمن کارفرینان در حال پیگیری است و در مراحل اخذ زمین و یا در مراحل تامین ارز هستند و بخشی از این تامین ارز را به صورت موافقت نامه از صندوق توسعه ملی گرفتهاند و در حال پیگیری آن هستند.
در مورد این 20 هزار مگاوات بیشتر توضیح دهید که این را اعضا شما در انجمن و یا اعضا مجمع کارآفرینان قرار است تولید کنند؟
مربوط به مجمع کارآفرینان است. این مجمع با هدفی ایجاد شده که در آن عمدتا تولیدکنندگان و کارخانجاتی هستند که اشتغال آفرینی بسیار زیادی دارند. مثلا شرکتهایی اعم از شیرین عسل و یا شرکتهای بزرگ تولید لوازم خانگی هستند که البته بیشتر تولیدکننده لوازم خانگی هستند و بیشتر انواع شرکتهایی هستند که تعداد نیروهای آنها بیش از 5 تا 6 هزار نفر است و این کارخانهها و تولیدکنندهها عضو این مجمع هستند. البته لازم به ذکر است که برخی از اعضا این مجمع عضو انجمن ما هم هستند اما در کل مجمع مستقل است و هیات مدیره مجمع به ریاست جمهور تعهد دادهاند که در طی مدت معین بتوانند 20 هزار مگاوات برای جبران کسری تولید خود بتوانند برق ایجاد کنند.
این مجمع چند نفر عضو دارد؟
حدودا 100 شرکت عضو این مجمع هستند.
قرار است طی کنسرسیومی این کار را انجام دهند یا هر شرکتی جداگانه بنادارد این تولید برق را بر عهده بگیرند؟
براساس توافقاتی که ممکن است بینشان صورت بگیرد طبعا همکاری متقابلی شکل میگیرد. مثلا متانول کاوه یکی ازاینهاست. این شرکت برنامهریزی کرده است که 6 هزار مگاوات برق تجدیدپذیرها را تولید کند. این شرکت عضو انجمن ما و همچنین عضو آن مجمع است.
پس به نظر فقط شرکتهای نیروگاه ساز نیستند و عمدتا شرکتهای تولیدی هستند که بنا دارند به مقدار زیاد در تولید برق مشارکت داشته باشند؟
همین طور است. البته عدهای از این شرکتها نمیخواهند خود برق تولید کنند لذا از بقیه شرکتها میخواهند طی قرار داد
B2B این کار را دنبال کنند که بتوانند از این ظرفیت تامین برق هم بهره ببرند. این شرکتها درواقع تضمین قرارداد میکنند که اگر برقی توسط شرکتهای پیمانکار و یا مجری تولید شود برق را ازشون بخرند. بالاخره هر کدام از شرکتها به شکلی که مطلوب خودشان است وارد عرصه میشوند و در تولید برق سهیم میشوند.
با توجه به گفته مدیرعامل ساتبا بناست تا پیک 1403 در حدود 3600 مگاوات برق تولید شود در این مورد توضیح دهید.
پیش بینی ما این است که تا رسیدن به پیک سال 1404 انشالله بتوانیم در حد 2200 تا 2400 مگاوات برق تجدیدپذیر توسط بخش خصوصی احداث و وارد مدار شود ولی برای 1407 پیش بینی کردیم تا 11 هزار مگاوات برق تجدیدپذیرها توسط بخش خصوصی ساخته و وارد مدار شود.
آورده این شرکتها بیشتر از منابع مالی خودشان است؟ چه شرکتهایی قرار است از صندوق توسعه ملی منابع دریافت کنند؟
برای هر مگاوات برق خورشیدی 400 هزار دلار منابع مالی دیده شده است که 70 درصد این قراردادها ارزی که در صورت نیاز ارزی از صندوق توسعه ملی تامین میشود و 30 درصد هم از منابع داخلی و تامین از سازندگان داخلی است.
قبل از اینکه در مورد منابع مالی صندوق توضیح بدید در مورد توان ساخت داخل توضیح بدهید که آیا ما قابلیت تامین تجهیزات داخل را داریم؟
باید ساخت داخل توان خود را ارتقا دهد. ما الان کمبود و مشکل ساخت داخل داریم. البته علاوه بر مشکل توان ساخت داخل مشکل توان نصب و پیمانکاری ساخت داخل را هم داریم. درحال حاضر شرکتهای زیادی هستند که در زمینه آموزش و توانمند سازی نیروی انسانی فعالیت میکنند که تعدادی ازاین شرکتها از اعضا انجمن ما هستند. انجمن تجدیدپذیرها مستقیما با چند دانشگاه قرارداد همکاری منعقد کرده است، مدرسهای خوبی تدارک دیده شده است که اینها در حال فعالیت هستند تا نیروی انسانی را توانمند کرده و متخصص در این حوزه پرورش دهند.
در حوزه داخلی سازی در تجدیدپذیرها ما نیازمند پنل خورشیدی و اینورتور هستیم و اساس قضیه بیشتر نیاز این دو قسمت است که در داخل تولید نمیشود و تماما وارداتی است.
اما در خصوص تامین مالی باید گفت که نمیتوان از سرمایه گذار انتظار داشت صددرصد پولش را بیاورد. بانکها باید تامین کننده باشند که الان مشکل ما همین است. بانکهای ما میگویند اولا پول ندارند که وام بدهند و دوم بانکهایی هم که پول دارند مطالبه تضامین "سهل البیع" میکنند. مثلا اگر شرکتی بخواهد نیروگاه 500 مگاواتی ایجاد کند هر مگاوات 400 هزار دلار و در جمع دو میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. دراین سرمایه گذاری مثلا شرکتی بخواهد 20 درصد سرمایه را بیاورد باید یک میلیارد و 400 میلیون دلار معادل ریالی را وارد پروژه کند والباقی را باید از منابع دیگر تامین کند. بانکها که در حدود 150 و یا120 درصد آن را وثایق سهل البیع میخواهند و تامین این وثایق کار را سخت میکند و در نهایت تامین منابع رامشکل کرده است.
یکی ازمشکلات ما همین وثایق است در صورتی که در گذشته خود پروژه را بانکها به عنوان وثیقه قبول میکردند وسرمایه گذار که 20 درصد را خودش میآورد و 10 درصد را هم به صورت سفته و یا وثایق دیگر تامین مر کرد در نهایت منابع تامین و پروژه اجرا میشد.
التبه این در قانون هست که به بانکها اجازه داده شده تا پروژه را به عنوان وثیقه قبول کنند اما متاسفانه بانکها دیگر نمیپذیرند و قانون هم به بانکها الزام نکرده که باید این نوع وثیقه را بپذیرند و آنها دیگر وثایق را آوردهاند که این موضوع برای سرمایه گذاری مشکل ساز شده است.
حال تا زمانی که تامین منابع مالی جور نشده باشد شرکتها با مشکل تامین مالی همچنان مواجه هستند. چون تامین ارز مسئله اصلی است.
فقط ارز از صندوق توسعه ملی قابل تامین است؟
محدودیت ارزی وجود دارد و دولت بنادار یک میلیارد دلار تا پایان سال برای توسعه تجدیدپذیرها تخصیص دهد. اما با یک میلیارد دلار که نمیشود کاری انجام داد.
البته قرار است 5 میلیارد دلارتوسط صندوق توسعه ملی برای این کار اختصاص یابد که صندوق توسعه ملی آن را به بانکها ارجاع میدهد چون باید بانک عاملی پیگیر تامین ارزی به تجدیدپذیرها باشد و همانطور که گفتم بانکها تضامین پیچیدهای میخواهند که کار را مشکل کرده است.
از یک سو تصور میکنیم برای تامین برق همه حوزهها دست به کار شدهاند تا این ناترازی را رفع شود اما به نظر همچنان گرههایی برای توسعه این بخش وجود دارد ...
بله مشکل هست. اگر این مشکلات نبود که الان ما ناترازی برق نداشتیم.
بحث تامین مالی داریم و فرصت هم نداریم و این گونه که وزارت نیرو پشت کار نشان میدهد بنا دارد تا پیک برق تجدیدپذیرها جهش قابل توجهی داشته باشد اما به گفته شما بخشهای دیگری مشکل ساز شده است تا منابع مالی نباشد که کار پیش نمیرود.
در پیک برق سال آینده ما با کسری تولید مواجه خواهیم بود و این موضوع قطعی است. من به عنوان نماینده بخش خصوصی این موضوع را اعلام میکنم. برای اینکه سال آینده ما با خاموشیها مواجه نشویم حدود 25 هزار مگاوات باید برق تولید کنیم و آن چیزی که تجدیدپذیرها بتوانند برسانند در حدود 2200 تا 2400 مگاوات است که وارد وارد مدار شود.
تولید همین میزان برق، مشکل تامین مالی نداشته است؟
اینهایی که عرض کردم توسط شرکتهایی صورت گرفته که خود صادرکننده بوده و ارز در اختیار دارند و مشکل تامین مالی ارزی نداشته است. مثلا شرکت متانول کاوه بر اساس آورده شخصی، ارز خود را آورده و یا شرکت ملی مس و فولاد اینها منابع ارزی در اختیار دارند.
در مورد ساختگاه و زمین سرمایه گذاران تجدیدپذیرها هم بگویید که چگونه صورت میگیرد؟
با امور اراضی هماهنگی انجام شده ودستور رئیس جمهور است تا مدت یک ماه باید به متقاضی زمین مورد نیاز داده شود. قبلا باید خود سرمایه گذار از 15 منبع استعلام میگرفت و دریافت مجوزها از این 15 منبع بسیار زمان بر بود و شاید یک تا دو سالی طول میکشید تا از منابع استعلام گرفته شود تا زمینی که بلامنازع دریافت کنند و قرارداد ببندند و پس از آن کار را شروع کنند. حالا با تمهیداتی که توسط دولت انجام گرفته قرارشده درمدت یکماه تمامی این استعلامها در مرکزیتی در خود ساتبا یا درامور اراضی انجام بگیرد و زمینهای بلامنازع در اختیارسرمایه گذاران قرار بگیرد
.
در مورد خریدش هم میفرمایید که آیا معاملات آن در بورس صورت خواهد گرفت؟
ببینید، بخشی از این قراردادها از حوزه ماده 12 قانون رفع موانع تولید یا ماده 61 قانون اصلاح الگوی مصرف انعقاد قرارداد صورت میگیرد ولی ما به عنوان انجمن هیج اعتمادی به این دو قانون نداریم چون هیچ کدام از این قوانین در این مدت کارایی لازم را نداشتند البته قوانینی خوبی هستند اما در حزوه تجدیدپذیرها اجرایی نیستند. مثلا ماده 12 میگوید از محل سوخت صرفه جویی شده. وقتی در انرژیهای تجدیدپذیر اساسا سازوکار سوختی برای مصرف وجود ندارد چه صرفه جویی لازم است و این رویه معنایی ندارد. بنابراین ما نیازی به این قانون نداریم.
یکی از مواردی که در حال پیگیری آن هستیم برای کسانی که از محل ماده 12 و ماده 61 قانون اصلاح الگوی مصرف قرارداد منعقد کردند اینها الحاقیه بگیرند مبنی بر اینکه اگر دولت نتوانست طی مدت معینی در هزینه برق اینها رابپردازد، بتوانند برق خود رادر بازار بفروشند. در حال کار روی این الحاقیه هستیم تا در نهایت منافعی برایتولید کننده برقبه حساب آید.
به نظر میرسد دولت به دلیل ناترازی مشارکت بهتری با بخش خصوصی نسبت به گذشته دارد این طور نیست؟
بله دولت در این دوره با تمام توان وارد عرصه شده برای رفع موانعی که وجود داشته است. این موانع اولا بحث زمین بوه که پا کار بوه و موانع را برداشته است و بخشی توانستند به راحتی زمین دریافت کنند. اما در این زمینه تامین مالی متاسفانه بانکها فعلا مشکل آفرین هستند.
به عنوان سوال آخر پیش بینی شما از توسعه تجدیدپذیرها چیست؟
یک رویه قابل قبولی که توسعه تجدیدپذیرها در این برهه از زمان اتفاق افتاده بحث ناترازی است که دولت پیگیر رفع آن است.
در حال حاضر بیش از 95 درصد منابع سوختی برای تولید برق فسیلی است و این خودش یک زنگ خطر است درصورتی که مثلا کشورهای دیگر را ملاحظه میکنید میبینید که کشورهایی مانند چین، امریکا و کشورهای اروپایی و حتی برخی از کشورهای همسایه ما درصد قابل توجهی از برقشان از منابع تجدیدپذیرها تامین میشود و باید یک نسبتی بین منابع تجدیدپذیرها و منابع فسیلی وجود داشته باشد که این موضوع درکشور ما وجود ندارد. ما اگر بتوانیم رفته رفته درصدی از برق کشور را از منابع تجدیدپذیرها تامین کنیم و در برنامه هفتم این میزان را به 4 تا 5 درصد تولید ارتقا دهیم به نظرم اقدامات بسیار بسیار خوب و سازنده ای است که صورت میپذیرد.