یادداشت و گفتگو
امین کاوه کارشناس حوزه انرژی
تاریخ انتشار : 1403/03/27 10:03 AM
شناخت ابزارهای تامین مالی، گامی در مسیر رشد و توسعه

برنامه ریزی های اقتصادی اولین گام در جهت رشد و بالندگی اقتصاد هر کشوری است. این برنامه ریزی ها در خود هدفگذاری هایی را هم به دنبال دارد که گاهی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت هستند. تعیین اهدافِ‌ زمانی در هر برنامه اقتصادی آن را هدفدارتر می کند؛ اما این برنامه با چه راهبردی به اجرا می رسد، آیا همه برنامه ریزی ها می توانند به اهداف خود در زمان مشخص شده ای برسند؟ آیا صرفا برنامه ریزی برای اجرای پروژه ای توانسته آن پروژه را به مرحله بهره برداری و سرانجام برساند؟
تصور کنیم که مدیران برنامه ریزیی در کشور هستند که بسیار حاذق و کاربلد بوده و می توانند برنامه ای جامع طراحی و تا انتهای پروژه را هم پیگیری کنند، اما ترجیح می دهند در برنامه ریزی ها تعلل کرده و بررسی های جامع تری داشته باشند؟ یکی از مهره های اصلی در برنامه ریزی ها تامین مالی و سرمایه موجود در اجرایی شدن هر برنامه اقتصادی است و این تعلل برنامه ریزان بیشتر در جهت تامین مالی و یافتن راه هایی برای دستیابی به آن است.
در واقع تامین مالی شرکت ها و پروژه ها را می توانیم در شکلی کاملا ساده و در سبد هزینه و فایده یک خانوار ایرانی تشبیه کنیم. اینکه یک خانوار ایرانی برای انجام هر برنامه ای در خانه اعم از مسافرت، خرید، نوسازی و غیره باید منابع مالی آن را تامین کنند و گاها دغدغه این منابع مالی را هم دارند و گاهی برنامه ریزی ها را برای نبود منابع به تعویق می اندازند، همین شکل کوچک را می توانیم در اشکال بزرگ تر به برنامه ریزی در پروژه های اقتصادی، طرح های توسعه کارگاه های کوچک و متوسط و از آن بزرگ تر در مگا پروژه ها و طرح های توسعه ای مجتمع های بزرگ تولیدی و خدماتی تعمیم دهیم. این مجموعه ها نیاز به پول و منابع مالی دارند تا برای خرید تجهیزات ارزی و ریالی خود و یا ایجاد شغل برای راهبرد پروژه، خرید زمین و یا اجاره، توجه به موضوعات زیست محیطی، ایجاد راه و یا گذرگاه، همه و همه نیاز به پول و منابع مالی دارند که طرح های نوشته شده مدیران و برنامه ریزان را از روی کاغذ اجرایی کنند. اما این تامین مالی از چه جهاتی به دست می آید و قابل دسترس ترین آن ها از چه منابعی می تواند باشد؟
واضح است که اقتصاد ایران در شرایط بحرانی و در نتیجه جدال با تحریم های اقتصادی است و بیشتر از طریق ساخت داخل توانسته است از سد تحریم ها تا حدودی گذر کند و تامین مالی نیز باید از منابع داخلی در گردش به کار برده شود. با این اوصاف روش های فاینانس از بانک های خارجی و دستیابی به منابع ارزی نمی تواند به راحتی قابل دسترس باشد تا پروژه ها و طرح های اقتصادی در داخل را به سرانجام برساند.
راه های تامین مالی داخلی که این سال ها صورت می گیرد بیشتر به صورت مشارکت بانک ها در پروژه های بزرگ بوده است که این گونه تامین مالی برای پروژه های بزرگ مانند صنعت نفت و فولاد بوده و این سال ها تا حدودی نیز پاسخگو بوده است و البته از این طریق بانک ها نیز توانسته اند با سرمایه گذاری از منابع حاصل از فروش محصولات سرمایه گذاری شده به بقا و پایداری خود کمک کند.
از سویی دیگر صندوق توسعه ملی نیز با کمک های ارزی و ریالی و تعاریف پروژه های اقتصادی و تعهد در بازپرداخت ها نیز راهکار دیگری برای مگا پروژه ها بوده که این نیز جایگاه ویژه ای در راهبرد این بخش از پروژه ها دارد البته به شرطی که تعهدات ارزی و تعهدات بانک عامل به پیوست درخواست ها روشن باشد که در این صورت می تواند طرح اقتصادی را به سرانجام برساند.
اما سوال اینجاست که همه برنامه ریزی ها و پروژه ها که این قدر در ابعاد وسیع و یا مگا پروژه نیستند تا از طریق بانک ها و صندوق توسعه ملی و غیره راهگشا باشند. در اینجا به صراحت می توان گفت که تامین مالی از طریق بانک ها سالیان سال است که جای خود را به سرمایه گذاری از طریق شرکت های سرمایه گذاری، صندوق های سرمایه گذاری، صندوق پروژه ها، انتشار و خرید اوراق از طریق بانک ها و بازار سرمایه داده است.
سرمایه گذاری بانک ها امروز فقط به شیوه ای که در بالا به آن اشاره شد مصطح تر بوده و دیگر شیوه های خیلی قدیمی تر که بانک ها تسهیلاتی ارائه دهند و با آن تسهیلات سود دریافت کنند این شیوه نه به سود بانک است و نه به سود پروژه، و مدت هاست بانک های ایرانی مانند بسیاری از بانک های دنیا خیلی موافق این شیوه های تامین مالی نیستند و ترجیح می دهند حق السهمی را در پروژه داشته باشند که این در روند کنونی تامین مالی از بانک ها توجیه پذیرتر است.
پس مشارکت با بانک ها در طرح های بزرگ از یک سو و انتشار اوراق از طریق بانک ها و بازار سرمایه و تامین مالی از طریق صندوق توسعه ملی برای طرح های بزرگ شیوه های رایج تامین مالی در کشور برای این پروژه های بزرگ است.
پروژه های متوسط نیز در تامین مالی راه های مختلفی را می توانند به کار گیرند که می توان به دریافت تسهیلات اندک از بانک ها، تامین مالی از طریق شرکت های سرمایه گذاری و یا مشارکت با چند شرکت که به صورت تجمعی می تواند پروژه های متوسط را پیش ببرد.
استفاده از اوراق گواهی سپرده مدت دار ویژه سرمایه گذاری خاص، تامین مالی جمعی که از ابزارهای نوین جذب سرمایه در جهان هستند، صندوق های سرمایه گذاری و غیره شیوه های جدیدی است که می تواند در کشور به کار رود تا پروژه و طرحی در کشور معطل تامین مالی نماند.
این روزها در کشور انتشار و خرید اوراق از سوی بازار سرمایه و یا از طرق بورس انرژی در حوزه انرژی و یا دیگر ارکان بازار سرمایه، ابزارهای نوینی را ایجاد کرده اند تا دسترسی به تامین مالی را در کمترین زمان ممکن کند. در واقع دنیای امروز دنیای تغییر و استفاده از ابزارهای جدید است و این ابزارها به کمک رفع نیازهای بشر آمده است و تنها مواجهه با آن شناخت این ابزارهاست. ابزارهایی که در دسترس بوده و با آگاهی از آن می توانیم در پیشبرد پروژه ها به کار ببندیم. حتی پروژه هایی که در معرض نیمه تعطیل شدن هم باشند برای این پروژه ها و یا کسب و کارها راهکارهایی وجود دارد تا از غیرفعال شدن آن جلوگیری شود.
با این تفکر که تنها به یک راه حل بسنده کنیم و به شیوه سنتی و قدیمی تنها بانک ها را به عنوان راه تامین مالی بشناسیم، با این رویکرد پروژه ای پیش نخواهد رفت، شناخت ابزارهای مالی بر اساس پروژه مورد نظر اولین گام است اینکه پروژه در چه ابعادی و در چه بخشی می خواهد اجرایی شود همه اینها در انتخاب ابزار مالی موثر است. مدیران و یا کارآفرینانی که قصد اجرای  طرحی را دارند و نیازمند به تامین مالی هستند ابزارهای بازار سرمایه آن ها را به منابع مالی نزدیک تر می کند تنها کافی است با شناخت راه های تامین مالی برای توسعه، اولین قدم را در راهبرد پروژه ها برداشت و قدم بعدی را با اجرایی کردن آن پیش برد.