مریم میخانک بابایی
بهینهسازی مصرف سوخت که سال هاست از جمله ایدههای مثبتی برای طرح اولیه مدیریت مصرف سوخت مطرح شده و میشود و مجموعه قابل توجهی از طرحهای پیشبینی شده برای بهینهسازی مصرف هم وجود دارد اما همچنان این موضوع به کنترل مصرف معطوف نشده و آن طرحها هم به اجرا درنیامده است و بر مبنای آمارهای موجود میزان مصرف انرژی در کشور رشد صعودی ونگران کنندهای هم به خود گرفته است. مدیریت مصرف در کشور که فقط در تبلیغ و شعار "لامپ اضافی خاموش" مانده و جلوتر از آن نرفته است، نیازمند راهکاری است که به زعم کارشناسان باید با ایجاد و ساخت تجهیزات نوین و همگام با راهکارهای فرهنگی مدیریت شود.
در حال حاضر روزانه ۵ تا ۷ میلیون لیتر ناترازی تولید و مصرف بنزین وجود دارد که برای جبران کسری آن از ذخایر استراتژیک بنزین کشور استفاده میشود. طبق آمار رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، متوسط مصرف روزانه فعلی بنزین در کشور بین ۹۵ تا ۱۰۵ میلیون لیتر است. به عبارتی به طور متوسط در سال جاری روزانه ۱۰۰ میلیون لیتر مصرف بنزین به ثبت میرسد. البته بانگاهی به آمارهای گذشته تاکنون این طور به نظر میرسد که طی ۷ سال گذشته، هر ساله ۵ تا ۷ درصد به افزایش تقاضا یا مصرف بنزین در کشور اضافه شده است
.
میزان افزایش تقاضا برای بنزین یا هر نوع سوخت دیگری از جمله گازوئیل و یا حتی برق، زنگ خطر و هشداری است که باید بیش از توجه به موضوع تولید به میزان مصرف و مدیریت آن پرداخته شود.
از سوی دیگر علاوه بر مصرف نادرست، تولید تجهیزات و خودروهای ایرانی نیز به افزایش مصرف دامن زده است. متوسط میزان مصرف بنزین در خودروهای ایرانی برای پیمایش هر ۱۰۰ کیلومتر 8 یا 9 لیتر است، در حالی که این رقم در کشورهای تراز اول جهان، ۴ لیتر به ازای هر پیمایش ۱۰۰ کیلومتری است. این فاصله مصرف خودروهای ما با دیگر کشورها نتیجه عدم استفاده از تکنولوژی در تولید خودروهاست که به پرمصرفی بنزین در خودروهای ایرانی منتج شده است
. حال همین رقم برای گازوئیل هم به نسبت وجود دارد و در حوزه برق نیز میزان تقاضا بالاست. در حوزه برق نبود استاندارد در معماری و ساختمانسازی و پرت انرژی، افزایش مصرف را سرسام اور کرده است درحالیکه بازنگری در چنین تجهیزاتی میتواند در مصرف انرژی نتایج مثبتی را به بار آورد.
افزایش 24 درصدی درمصرف سالیانه انرژی در کشور
بر اساس آمارهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی متوسط مصرف بنزین درسال جاری بین 102 تا 105 میلیون لیتر در روز و برای گازوئیل بین 105 تا 110 میلیون لیتر در روز بوده است. در بازنگری که از میزان مصرف فرآوردهها طی چند سال قبل تاکنون به دست آمده است این طور برمی آید که نزدیک به 24 درصد افزایش مصرف سالیانه برآورد میشود و این میزان با توجه به تولید سربه سری نشان میدهد به زودی با مشکل سوخت مواجه خواهیم شد.
حالا با این وضعیت بیاییم بررسی کنیم که مصرف چگونه است؟ بلاشک مصرف همچنان رو به بالا و سیر صعودی دارد و در لحظه ما را به ناترازی بنزین و گازوئیل نزدیک میکند در حالیکه با مدیریت درست میتوان همین میزان تولید را از وضعیت ناترازی خارج کرد.
وزیر نفت در زمینه فرآورش گاز و عدم مدیریت مصرف و نبود بهینهسازی در این زمینه بیان میکند: حداکثر ظرفیت فرآورش در ۲۱ پالایشگاه گازی در زمستان امسال(1401) در حال انجام بوده است و شبکههای انتقال گاز کمک بزرگی برای تأمین گازبخش خانگی انجام دادهاند، اما اگر بخواهیم همینطور تولید کنیم و این رویه نامتعارف و غیر بهینهسازی مصرف هم ادامه یابد مشکلی که امسال در بحث کمبود گاز داشتیم برای سال بعد هم تکرار خواهد شد
. درحالیکه با مصرف کمتر میتوانیم گاز را صادر کنیم.
وی در مورد فروش و مصرف فرآورده در داخل نیز میگوید: در موضوع فروش فرآوردههای نفتی نیز در داخل تحقق بیشتری داشتهایم، زیرا با مصرف بیرویه بنزین و گازوئیل در کشور مواجه هستیم و امیدواریم مجبور به واردات بنزین نشویم.
مصرف بیرویه و بدون کنترل در همهبخشها و حوزههای انرژی در کشور و ناترازی تولید و مصرف، کشور و مسئولین امر را به تدابیری بر واردات سوخت میرساند. نیاز به سوخت در همه حوزهها چه خانگی، صنایع و تجاری و تداوم فعالیت آنها دلیلی برای واردات سوخت در نظر گرفته میشود. اما سوال اینجاست که این واردات تا چه زمانی باید تداوم یابد؟ با هزینههای سرسامآوری که برای واردات نیاز است آیا توان کشور برای انجام چنین موضوعی مهیاست. با چنین منطقی چارهای بر بهینهسازی وجود ندارد.
دکترهاشم اورعی رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی ایران و استاد تمام دانشگاه شریف در حوزه انرژی، میگوید: به نسبت سرانه کل دنیا ما چهارمین مصرف کننده گاز جهان هستیم. ما معادل 12 کشور توسعه یافته اروپایی گاز مصرف میکنیم. یعنی گاز مصرفی ما فقط از کشورهایی با جمعیت بسیار بالا مانند چین، روسیه و امریکا کمتر است. از سوی دیگر مصرف برق ما بسیار بالاست که اگر جای وزیر نیرو بودم اولین دستورم توقف ساخت نیروگاهها بود چون هنر در تولید وتلف کردن نیست هنر در تولید نکردن ودرست مصرف کردن همین داشته هاست. ولی این ایده و اجرای آن بسیار سختتر از ساخت نیروگاه و مجتمعهای پالایشی است. هنر ما باید این باشد که چه قدر توانستیم در مصرف به مدیریت برسیم.
سوالی که در این خصوص مصرف میشود این است که بهینهسازی در مصرف و جلوگیری از واردات سوخت با چه رویکردی و در کدامبخشها صورت بگیرد بهتر است؟
دکتر احمد رمضانی سعادت آبادی استاد تمام دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشکده شریف، کارشناس دیگری در زمینه افزایش مصرف، میگوید: امروز بالغ بر60 درصد تولید گاز کشور به مصرف سوخت خانگی میرسد. در واقع ایران ۲۲ پالایشگاه گازی دارد و روزانه یک میلیارد مترمکعب معادل بیش از ۵۵ میلیون بشکه نفت در کشور، گاز تولید میشود و ۶ درصد از گاز تولیدی هم صادر میشود
. تصور کنید چه میزانی از 60 درصد گاز معادل 55 میلیون بشکه نفت را درمصارف خانگی میسوزانیم. این حجم از مواد سوختی در داخل بالاتر از استاندارد است. بنابراین ما یک سرمایه گذاری دیگری برای بهینهسازی مصرف سوخت باید انجام دهیم. این سرمایه گذاری باید در در همه حوزهها خانگی، صنایع، نیروگاهها و غیره باشد.
وی ادامه میافزاید: به دلیل مصرف بالایبخش خانگی شرایط به گونهای است کهبخش صنعت و نیروگاهها را با نفت کوره و گازوئیل هدایت میکنیم. میزان تولید نفت کوره براساس آخرین آمارها، در سال 98 روزانه در ۱۰ پالایشگاه، ۶۴ میلیون لیتر بوده است که با توجه به خوراک دریافتی ۳۴۱ میلیون بشکهای پالایشگاهها، سهمی ۱۸ درصدی در بین فرآوردههای نفتی ایران دارد
. این مازوت تولیدی علاوه بر اندک صادراتی، ناچارا به دلیل کمبود گاز در زمستان در اختیار نیروگاهها و صنایع قرار میگیرد.
وی در مورد عوامل دیگر تاثیرگذار در افزایش مصرف میگوید: بنزین و گازوئیل مصرفی در خودروهای فرسوده که عملا در ترابری و حمل ونقل جادهای ما بالای 70 تا 80 درصد را به خود اختصاص دادهاند و مصرف سوختی بالاتر از استاندارد دارند نیز در افزایش مصرف دخیل هستند. خودرو گازوئیلی که 50 سال پیش تولید شده مصرف سوخت متفاوتی با خودرویی دارد که چند سال از عمرش میگذرد. پراید ما به اندازه ماشین 8 سیلندر سوخت مصرف میکند وآلودگی تولید میکند. این موارد جز هزینههای استهلاک است و جایگزین هم ندارد. خودروها با این میزان مصرف سوخت باید از خیابانها جمعآوری و جایگزین شوند. ولی متاسفانه اکثر خودروهایی که در خیابان میبینیم بیش از10 سال از تولید آنها میگذرد. این خودروها آلودگی ایجاد میکنند. سرمایه گذاری در هزینه استهلاک خودرو 7 تا 8 میلیارد دلار سالانه هزینه میخواهد که البته در حال حاضر اقتصاد ما آماده پذیرش چنین سرمایه گذاری نیست.
اورعی، دو عامل اساسی دربهینهسازی مصرف را مد نظر قرار میدهد و میگوید: اولین کار برای مدیریت مصرف توجه به وضعیت خودروسازی کشور است. ابتدا باید از ساخت خودروهای پرمصرف جلوگیری کنیم. خودرو ایرانی متوسط هر 100 کیلومتر 8 تا 9 لیتر بنزین میسوزاند درحالیکه متوسط مصرف در دنیا برای خودروهای باکیفیت 4 لیتر است. دومین اقدام قیمتگذاری و اصلاح قیمت سالانه سوخت در کشور است. ما با این شیوه قیمت گذاری به مصرف کنندگان میگوییم مصرف کنید چون ارزان است. البته این مربوط به قیمت انرژی در کشور است یعنی در مورد برق هم این گونه عمل کردیم. الان قیمت ماهانه برق هر خانوار از یک ساندویجی که از بیرون میخریم ارزانتر است. اصلاح قیمت به ارزش گذاری انرژی کمک میکند و باعث کنترل مصرف میشود. سالها در زمینه قیمت گذاری اشتباه کردیم بالاخره باید در مقابله با این مشکل یک راهکار درست طراحی کنیم.
رمضانی نیز در مورد اصلاح قیمت برای بهینهسازی مصرف انرژی، میگوید: اصلاح قیمت تنها حربه دولت برایبخش خانگی و تجاری و صنایع است. اما باید به این نکته هم متمرکز شد در کشوری که تورم بالای 60 درصدی دارد شاید این قیمت گذاری حربه کارآمدی نباشد. بویژه دربخش روستایی و شهرهای کوچک که تخفیف بیشتری میدهند تا رضایت آنها را به دست آوردند، درحالیکه در آن مناطق به دلیل کاهش قیمت مصوب، پرت انرژی بیشتری را شاهد هستیم. خانهها بزرگتر و بهینهسازی در آن خانهها رعایت نشده است. بیشتر فشار و محدودیت انرژی روی شهرها، نیروگاه و صنایع است.
وی میافزاید: در ساختمانسازی همه نظارتها دنبال میشود جز انرژی. برای احداث یک واحد ساختمان همه نوع مجوزها را به عنوان ملزومات تعریف کردیم جز مجوزهای لازم برای بهینهسازی مصرف انرژی. این موضوع مدیریت انرژی مغفول مانده است. استفاده از نوع مصالح، ساخت دیوارها، پنجرهها تا طراحی ساختمان همه در مدیریت انرژی تاثیرگذار است. علاوه بر اینها ساخت و سازدر مناطق سرد یا گرم هم به لحاظ استفاده بهینه از انرژی متفاوت است. کدام یک از این موارد را دنبال کردیم؟ هیچ کدام.
رمضانی میگوید: در مصرف گاز به قدری با شدت بالا مصرف میکنیم که مجبوریم در زمان نیاز بیشتر، گاز صنایع را که برای تولید کشور حیاتی است قطع میکنیم و یا نیروگاهها را مجبور میکنیم تا برای تولید برق، گازوئیل و مازوت بسوزانند که آن هم برای شهرها آلایندگی ایجاد کرده است. همه این موارد ناشی از ناترازی گاز است.
به اعتقاد جمع کثیری از کارشناسان حوزه انرژی، دولت در گذشته اقدامات خوبی برای بهینهسازی مصرف انرژی انجام داده است اما آن خط سیر را ادامه نداد و موضوعاتی که به صرفه جویی بیشتر معطوف میشد را متوقف کرد. درحالیکه به نظر میرسد موضوع بهینهسازی پیچیدهتر از اینهاست و لازم است برنامهریزی کلانی حداقل برای ساخت وساز خانهها، کیفیسازی ساخت خودروهای سبک و سنگین، بهینهسازی تجهیزات سرمایشی و گرمایشی و غیره دنبال شود.
اما با کلیه توضیحات مذکور که توسط کارشناسان مطرح میشود طرح موضوع تاسف برانگیز دیگری هم وجود دارد که لازم است گفته شود، بر اساس گفتههای مصطفی نخعی عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، مسئله بهینهسازی مصرف انرژی در لایحه بودجه ۱۴۰۲ مغفول مانده است. به عبارتی دولت برای بهینهسازی مصرف انرژی اعتبار و برنامهای در بودجه سال 1402 در نظر نگرفته است.
نخعی میگوید: : در کشور یک ناترازی کلی و یک ناترزای فصلی وجود دارد. حدود 250 میلیارد مترمکعب گاز در سال مصرف و همین میزان نیز تولید میشود. بنابراین در این بحث فعلا دچار چالش جدی نیستم اما مشکل در ناترازی فصلی است بنابراین باید برای این مهم فکری شود این در حالی است که زیرساختهای ضعیف انتقال انرژی در کشور مشکل آفرین شده است.
وی با انتقاد به نبود برنامه دولت در جهت بهینهسازی مصرف بیان میکند: اکنون حدود 21 میلیون بخاری با مصرف انرژی بالا و راندمان بسیار پایین در منازل استفاده میشوند اما اگر آنها با بخاری دارای راندمان بالا تعویض شوند، میتوان روزانه 120 تا 150 میلیون مترمکعب گاز در کشور ذخیرهسازی کرد، البته با توجه به وضعیت کنونی معیشت و اقتصاد مردم نمیتوان از آنها چنین انتظاری داشت بنابراین دولت باید "طرح جایگزینی" را دنبال کند.
سیاستهای اجرایی بهینهسازی انرژی دربخش حمل و نقل که از سوی سازمان بهینهسازی مصرف سوخت دنبال میشد بخشی از آن همچنان بدون پیشرفت باقی مانده است بخشی از آنها عبارتند از تبیین خط مشیهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت، حضور در کارگروههای مربوط بهبخش حمل و نقل، حضور فعال و موثر در نهادها و ارگانهای مرتبط با حمل و نقل، بررسی مصرف سوخت خودروهای وارداتی، بررسی کیفیت و تعیین وضعیت سوختهای تولیدی، بررسی وضعیت ناوگان خودرویی سبک و سنگین، بررسی وضعیت ترافیک در حمل و نقل درون و برون شهری و توجه به ترکیب شیوههای حمل و نقلی مختلف و بهینهسازی مصرف سوخت در سیستمها و وسائل حمل و نقل است که به نظر میرسد کلیه این موارد فوق همچنان بلاتکلیف باقی مانده است.
از سویی دیگر با توجه به یک سوم بودن هزینه پیشبرد طرحهای بهینهسازی مصرف سوخت نسبت به توسعه میادین هیدروکربوری، اجرای پروژههای بهینهسازی برای مثبت نگهداشتن تراز انرژی در کشور اولویت بالاتری دارد، پروژههای بهینهسازی در همه زمینههای حمل ونقل، ساختمانسازی هوشمندسازی در همه زمینههای مصرف و غیره میتواند در بهینهسازی و مدیریت مصرف کمک کند.
با این توضیح عدهای بر این باورند که دولتهای گذشته در توسعه میادین و پتروپالایشگاهها اهمال کردهاند درصورتی که اگر به حد نیاز دارای این مجتمعهای عظیم بودیم امروز دیگر به تدابیر واردات نمیاندیشیم و مردم و صنایع تا حد نیاز میتوانستند از انرژی تولید شده در داخل استفاده کنند. اما آیا چنین راهکاری میتواند بهینه باشد اینکه برای جبران مصرف بیرویه تا میتوانیم زیرساخت فراهم کنیم اما برای مصرف درست تدابیری در نظر نگیریم؟
-
هزینه سه برابری توسعه میادین هیدروکربوری نسبت به بهینهسازی مصرف سوخت
دو راهکار برای مثبت شدن تراز انرژی ایران و افزایش سهم از بازار انرژی دنیا وجود دارد، ابتدا کاهش مصرف از طریق اجرای بهینهسازی مصرف سوخت و دوم افزایش تولید از طریق توسعه میادین نفت و گاز جدید است
.
سوال اساسی این است که در شرایط محدودیت منابع مالی، پیگیری کدامیک از این دو راهکار در اولویت بالاتری قرار دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید حجم سرمایه گذاری موردنیاز برای بهینهسازی مصرف را با توسعه میادین نفت و گاز مقایسه کرد
.
نصرت الله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در پاسخ به این پرسش میگوید: ما به جای افزایش تولید یا واردات گاز میتوانیم با بهینهسازی مصرف، حجم زیادی از میزان مصرف گاز در کشور را بکاهیم، زیرا مصرف گاز در ایران به طور قابل ملاحظهای غیراستاندارد و غیربهینه است. حجم سرمایه گذاری پروژههای بهینهسازی بسیار کمتر از هزینههای مربوط به توسعه میادین گازی است
.
وی اظهار میدارد: برآوردها نشان میدهد که به ازای هر متر مکعب گاز، هزینه افزایش تولید گاز از طریق توسعه میادین گازی سه برابر بهینهسازی مصرف همان مقدار گاز است. در نتیجه بهینهسازی مصرف در مقایسه با سایر راهکارها در اولویت بالاتری از منظر اقتصادی قرار دارد
.
سیفی در پایان گفت: همچنین بهینهسازی مصرف باعث اشتغالزایی دربخشهای مختلف میشود. یعنی شما اگر کمی دقت کنید میبینید به اندازه هر وسیله انرژی بر دربخش خانگی و اداری میتوان یک پروژه بهینهسازی تعریف کرد که بدین ترتیب تعداد زیادی از مهندسان و تکنسینها و استادکاران ما مشغول به کار میشوند
.
در مجموع به نظر میرسد با توجه به یک سوم بودن هزینه پیشبرد طرحهای بهینهسازی مصرف سوخت نسبت به توسعه میادین هیدروکربوری، اولویت با اجرای پروژههای بهینهسازی برای مثبت نگه داشتن تراز انرژی در کشور است
.